ایراس؛ بعد از پایان دوره یلتسین و سیاست خارجی غرب گرای آن، روز به روز در کرملین احساس نزدیکی به شرق و ضرورت نگاه شرقی بیشتر احساس شد. هرچند پایه های اولیه سیاست نگاه به شرق روسیه در دوره پریماکف ریخته شد، اما آغاز دوران ریاست جمهوری پوتین بود که سبب شد کرملین سیاست نگاه به شرق را به صورت جدی تر دنبال کند. هم اکنون و با بروز بحران اوکراین شاهد مطرح شدن بیشتر این سیاست در روسیه هستیم. برای درک بیشتر این تحولات و چرایی نگاه روس ها به شرق با دکتر "جهانگیر کرمی" عضو شورای علمی ایراس و دانشیار دانشکده مطالعات جهان در دانشگاه تهران و متخصص مسائل روسیه گفتگو کردیم. به نظر شما چرا با روی کار آمدن پوتین شاهد سیاست نگاه به شرق روسیه شدیم و چه عواملی در جدی تر شدن این رویکرد طی یک سال اخیر نقش داشته است؟سیاست نگاه به شرق که از زمان ریاست جمهوری "ولادیمیر پوتین" در سال ۲۰۰۰ در سیاست خارجی روسیه مطرح شد، صرفا یک نگرش فکری انتزاعی در مقابل غرب گرایی نیست بلکه در عمل هم منشاء آثار عینی و مشخصی شده است. در واقع بخش عمده سیاست شرق گرایی روسیه محصول شرایط عینی دولت این کشور در داخل، مسائل منطقه ای و بین المللی است. از جمله می توان به آسیب پذیری های جغرافیایی داخل روسیه به ویژه در سیبری شرقی، کمبود جمعیت در شرق در روسیه، گسترش مهاجرت های داخلی در روسیه، مهاجرت اتباع چینی به این منطقه، داشتن مرز ۳۴۰۰ کبلومتری با چین که نسبتا باز است و کنترل زیادی بر آن وجود ندارد و از همه مهمتر عدم توسعه مناطق شرق دور روسیه موضوع نگرانی روس ها شده است. روس ها راه غلبه بر این آسییب پذیری های جغرافیایی را داشتن یک تعادل جغرافیایی داخلی و همگرایی با کشورهای مجاور و نزدیک از چین تا ژاپن و کشورهای جنوب شرقی آسیا تشخیص داده اند. با توجه به این موضوع دولت روسیه و به ویژه شخص پوتین در سال گذشته اعلام کرد توسعه مناطق شرقی دور را در اولویت قرن ۲۱ این کشور قرار دارد که برگزاری نشست آپک در سال ۲۰۱۲ با ۱۵ میلیارد دلار هزینه و همچنین اظهارات پوتین طی دو سال گذشته درباره "بهره گیری از باد چینی برای به حرکت درآوردن بادبان توسعه روسی" از آن جمله اند. در مجموع نگاه شرقی هم ضرورت داخلی دارد و هم موضوعی منطقه ای است که روسیه حتی به دنبال موازنه منطقه ای در شرق آسیا است و این امر نیز به نگرانی از قدرت یابی چین بر می گردد. علاوه بر این ضرورت های مشترک روسیه با چین در ایجاد نظام چند قطبی و صیانت از نظم وستفالیایی در مقابل تهدیدات و دست اندازی های غرب به حاکمیت ملی و نایده گرفتن اصل عدم مداخله نیز دارای اهمیت می باشد. لذا سیاست شرقی روسیه هم از بنیان های فکری و نظری جدی برخوردا است و هم در سطوح ملی و منطقه ای و جهانی یک ضرورت اساسی برای مسکو است. ژاپن با روسیه بر سر برخی جزایر اختلاف دارد و همین امر نیز باعث شده تا دو کشور از جنگ جهانی دوم تاکنون نتوانند پیمان صلح رسمی امضا کنند چطور می توان از همکاری مسکو و توکیو برای موازنه بخشی به چین سخن گفت؟درست است که روسیه با ژاپن مسائل جدی تری دارد اما واقعیت این است که روس ها به ۱۰ سال آینده و ۳۰ سال آینده نگاه می کنند. در ضمن در بیست و پنج سال گذشته روس ها همیشه روابط خوبی با ژاپنی ها داشته اند. از نگاه روس ها همکاری با ژاپن مشروط است و امیدوارند که نگرانی توکیو از پکن و افول تدریجی قدرت غرب باعث شود تا ژاپنی ها حاضر با توافق با روسیه شوند چون در بلندمدت مشکل مشترک قدرتمندی چین را با ژاپن خواهند داشت و ضرورت ایجاد یک موازنه منطقه ای در شرق آسیا را نمی توانند نایده بگیرند.سیاست نگاه به شرق روسیه شامل چه کشورهایی می شود؟سیاست شرقی به روابط و همکاری با کشورهای چین، هند، ژاپن، و جنوب شرقی آسیا بر می گردد. روسیه ایران را بیشتر در حوزه مسائل خاورمیانه نگاه می کنند.منطقه خاورمیانه در سیاست نگاه به شرق روسیه تعریف نمی شود؟بحث سیاست نگاه به شرق و خاورمیانه متفاوت است. روسیه خارج از منطقه خارج نزدیک که منافع حیاتی این کشور را تشکیل می دهد سه منطقه ژئواستراتژیک دارد: یورو-آتلانتیک، آسیا-پاسیفیک و خاورمیانه و موضوع خاورمیانه را می شود در سیاست های جنوبی روسیه تعریف نمود. شما به کشورهای جنوب شرق آسیا در سیاست نگاه به شرق آمریکا اشاره کردید اما در حال حاضر عمده این کشورها از یک طرف دارای اختلافات ارضی با چین هستند و از طرف دیگر متحد آمریکا هستند. روسیه چگونه می تواند با متحدین کلیدی آمریکا رابطه خود را گسترش دهد؟سیاست شرقی در درجه نخست ماهیت و رنگ اقتصادی و تجاری دارد. مگر نه این است که روسیه با ترکیه مبادله ای حدود ۴۰ میلیاردی دارد در حالی که ترکیه عضو ناتو است. روسیه محدودیتی برای این موضوع ندارد و شرکای اقتصادی این کشور نیز محدودیتی ندارند. خود کشورهای جنوب شرقی آسیا نگران هستند که آمریکا در سیاست تمرکز بر آسیا نتواند به صورت جدی وارد شود. این کشورها نگرانی جدی دارند که نتوانند از حمایت های عملی ایالات متحده برخوردار شوند. پس خود این کشورها مایل هستند که در چارچوب منطق موازنه گرایی وارد تعامل با روسیه شوند. در حال حاضر عمده همکاری های آن ها با روسیه در زمینه تجاری و اقتصادی است و روس ها هم بیشتر برای توسعه مناطق شرقی خود با این کشورها همکاری می کنند. طی ماه های اخیر که بحث اوکراین مطرح بوده کشورهای جنوب شرقی آسیا نگران این موضوع بوده اند که آمریکا فراتر از مسائل شرق اروپا و خارومیانه، آیا امکان و فرصت آن را دارد که به جنوب شرقی آسیا نیز بپردازد یا خیر. هرچند بسترها و زمینه های سیاست آسیا-محوری فراهم شده است اما این که آیا آمریکایی ها توان حضور در عملیات های عینی در مناطق مختلف جهانی از جمله شرق اروپا، خارومیانه و جنوب شرق آسیا را به طور هم زمان داشته باشند محل تردید است. همچنین باید گفت چون همکاری کشورهای جنوب شرقی آسیا با ایالات متحده حول نگرانی از چین است، روسیه در این رابطه موضوعیتی پیدا نمی کند و محل نگرانی نیست و هیچ بعید و عجیب نیست که این کشورها وارد توسعه مناسبات جدی تر با روسیه حتی در زمینه امنیتی شوند.منتها این بحث ها موضوع امروز و فردا نیست و بحث بلند مدت است. ابزارهای روسیه برای نفوذ در شرق علاوه بر انرژی و فروش تسلیحات چیست؟روسیه در حال حاضر بیشتر از هر زمانی نسبت به غرب نگران شده است. اخراج از گروه جی هشت که بعد از سال ها تعامل به وجود آمده بود، قطع همکاری های ناتو با روسیه و انحلال شورای ناتو-روسیه باعث شده است تا مسکو از غرب نگران شود. اما این که نسبت به آن کشورها چه ابزارهایی دارند باید به بحث انرژی اشاره داشت. قرارداد ۴۰۰ میلیارد دلاری با چین در این زمینه است. علاوه بر این باید به مشارکت روسیه با کشورهای منطقه برای رشد قسمت شرق دور این کشور و نیز گسترش همکاری های نهادی در چارچوب سازمان های منطقه ای و بین المللی از جمله آپک، سیکا، همکاری های دوجانبه راهبردی و مشارکت نظامی با چین و هند (این دوکشور شرکای اول و دوم نظامی روسیه هستند)، حضور موثر روسیه در نهادهای دیگر از جمله آ.سه.آن ، آر .آی. سی و بریکس اشاره کنیم. مجموعه این موارد نشان می دهد روسیه علاوه بر علاقه مندی جهت توسعه نگاه به شرق از ظرفیت هایی جدی و عینی نیز برخوردار می باشد. تعاملات تجاری چین و روسیه در سال ۲۰۰۰ کمتر از ۲۰ میلیارد بود اما اکنون به ۹۰ میلیارد رسیده است و پیش بینی می شود این رقم تا سال ۲۰۲۰ به ۱۵۰ میلیارد دلار برسد. روسیه با هند نیز همکاری های رو به گسترشی دارد. در مجموع عمدتا اکنون روسیه در زمینه انرژی و انتقال انرژی و انتقال فن آوری های نظامی فعال است.درست است که توجه روسیه به شرق از سال ۲۰۰۰ به بعد افزایش پیدا کرده است و دغدغه های غربی از جمله سپر دفاع موشکی و بحث ناتو و از همه مهم تر بحران کنونی اوکراین به سیاست نگاه به شرق روسیه دامن می زند و در صورت تحریم مسکو، روس ها ناگزیر هستند که به شرق توجه فزاینده تری بکنند اما هنوز این به آن معنا نیست که مسکو بتواند غرب را از تعاملات خود خارج کند. ما فقط می توانیم این موضوع را مطرح کنیم که سیاست نگاه به شرق روسیه که از سال ۱۹۸۵ تا ۲۰۰۰ در سیاست خارجی این کشور جایگاه مهمی نداشت و تمام روابط و مناسبات گذشته طی این دوره با کاهش مواجه شد، اینک متحول شده است . از سال ۲۰۰۰ به بعد و حتی قبل تر از ان سال ۱۹۹۶ و با امضای توافق نشست شانگهای ۵ و روی کار آمدن پریماکف به تدریج نگاه به شرق مورد توجه قرار گرفت و از زمان پوتین بیشتر و بیشتر شد. اما نکته مهم این است که این امر به معنای حذف غرب از تعاملات روسیه نیست و نخواهد بود. باید به این نکته مهم توجه داشته باشیم که تعاملات روسیه و غرب بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار است اما روسیه با شرق فقط ۱۶۵ میلیارد دلار تجارت دارد که ۹۰ میلیارد آن با چین است. از آن طرف نیز چینی ها توجه مهمی به غرب دارند.چینی حدود ۱۲۰۰ میلیارد دلار با یورو -آتلانتیک تجارت دارند در حالی که با روسیه تنها ۹۰ میلیارد. همه اینها بدین معناست که نه روس ها خواهان کنار گذاشتن غرب هستند و نه چین از اهمیت غرب می کاهد. همچنان شریک اصلی چین، روسیه و کشورهای جنوب شرقی آسیا، غرب است.شورای اطلاعات ملی آمریکا طی گزارشی که در سال گذشته برای اوباما تهیه کرده بود چین هراسی کاملا مشهود بود. آمریکایی ها بارها عنوان کرده اند که روسیه قدرتی منطقه ای است و دشمن اصلی ما چین است. در این رابطه همکاری نزدیک چین و روسیه را چگونه ارزیابی می کنید؟غربی ها سال هاست که می دانند مساله اصلی آن ها در آینده چین است اما در حال حاضر مسائل حل نشده ای با روسیه دارند. هنوز نگرانی از قدرت و نفوذ روسیه در مناطق شرق اروپا مطرح است. علاوه بر این غربی ها همچنان خواستار محدود تر شدن نفوذ روسیه در منطقه خاورمیانه و اوراسیای مرکزی یا همان حوزه سی.آی.اس هستند. این نگاه امروزی است اما نگرانی غرب در آینده بدون شک چین است. در رابطه با بحث همکاری های چین و روسیه باید گفت که هردو نگران غرب در زمینه مسائلی از قبیل نادیده گرفتن اصول بین المللی و حق حاکمیت کشورها هستند. مسکو و پکن زبان مشترکی در مقابل گفتمان پسامدرن بین المللی غرب دارند. این دوکشور در ابعاد سلبی و نفی نگرش ها و اقدامات غرب نگاه مشترکی دارند اما در جایی که مربوط به مسائل ایجابی می شود که دو کشور فعلا فراتر از وتوی قطع نامه ها، صدور بیانیه ها و همکاری های تجاری به همکاری های مشترک زیادی دست پیدا نکرده اند. هرچند غرب تهدید مشترکی برای این دو کشور است اما درک آن ها از این تهدید متفاوت است. درک روس ها درکی نظامی-امنیتی، عملیاتی و فوری است اما چینی ها تهدید نظامی غرب را بلند مدت می بینند. طبیعتا دو کشور زمانی که وارد سازو کارهای عملیاتی و اجرایی می شوند مشترکاتی نخواهند داشت. حتی ما شاهد هستیم که دولت پکن سیاست محتاطانه ای در بحران اوکراین پیش گرفت که نشان دهنده این است که راه روس ها و چینی ها از اساس با هم متفاوت است و ما شاهد اتحاد اساسی و راهبردی نیستیم و بیشتر شامل همکاری های تاکتیکی و همسویی هایی هستیم که منجر به درک مشترک از تهدید و ساز و کارهایی برای مقابله با تهدید نشده است.ورود آمریکا به منطقه شرق آسیا برای مقابله با چین است و یا جلوگیری از نفوذ روسیه؟آمریکایی ها طی سال های گذشته توانسته اند حصاری پیرامون چین ایجاد کنند از ژاپن تا تایوان و کره جنوبی، کشورهای جنوب شرقی آسیا و اعضای آ سه آن، استرالیا و هند و افغانستان. در این فضا کشورهای آسیای مرکزی و روسیه سعی کرده اند به دلایلی از جمله مشکلات کمتر با چین و نیز کمک های اقنصادی پکن، سرمایه گذاری های این کشور و درک مشترک از تهدیداتی چون رادیکالیسم و جدایی طلبی وارد این حلقه غرب محور نشوند.در این فضا منطقی بود که غرب با روسیه نیز وارد تعامل شود اما به دلایلی از جمله این که دو طرف هنوز بر سر موضوعات مختلف که بعضا از دوه جنگ سرد به جا مانده است مانند همپایگی استراتژیک و موضوع سپر موشکی و گسترش ناتو با یکدیگر مشکل دارند، و حل و فصل آنها فعلا امکان پذیر نیست. علاوه بر این گسترش اتحادیه اروپا و خارج کردن اوکراین از پروژه اتحاد اوراسیایی روسیه، باعث ایجاد خطر برای موقعیت هژمونی منطقه ای روسیه شده است. اما سیاست آمریکا در تمرکز بر آسیا هدفش چین است و روسیه نقش زیادی در مسائل شرق آسیا ندارد که موجب نگرانی کشورهای شرقی و امریکا شده باشد.پایان متن/