Quantcast
Channel: موسسه مطالعات ایران اوراسیا - پربيننده ترين عناوين روسيه :: نسخه کامل
Viewing all 1766 articles
Browse latest View live

تحریم روسیه اقتصاد فنلاند و قبرس را فلج می کند

$
0
0
ایراس؛ تحریم روسیه باعث آسیب رساندن به اقتصاد کشورهای اروپایی می شود. به گزارش ایراس به نقل از ایتارتاس، این خبر را "سیم کالس" نماینده اقتصادی اتحادیه اروپا بیان نمود. به گفته کالس، تجزیه و تحلیل ها نشان می دهد تحریم کشورهای غربی علیه روسیه زیان های جدی به اقتصاد کشورهای اروپایی خواهد زد. با این حال این نماینده اقتصادی اروپا معتقد است اثر این تحریم ها بر همه کشورها یکسان نخواهد بود و دولت های فنلاند و قبرس در معرض بیشترین آسیب ها قرار خواهند گرفت.پایان خبر/

تحویل هواپیماهای روسی به سوریه

$
0
0
ایراس؛ روسیه تا اواخر سال ۲۰۱۴ نخستین سری از هواپیماهای آموزشی و جنگنده یاک 130 را به سوریه تحویل می دهد. به گزارش ایراس به نقل از ریانووستی، این خبر را روزنامه کامرسانت چاپ مسکو در شماره امروز دوشنبه پنجم می آورده است. این روزنامه به نقل از یک منبع نظامی در شرکت روس آبارون اکسپورت اعلام کرد که مسکو تا سال 2016، همه 36 فروند هواپیمای پیش بینی شده در قرارداد تنظیم شده بین دو کشور را به دمشق تحویل خواهد داد.سوریه پیش تر ۱۰۰ میلیون دلار بابت این هواپیماها به روسیه پرداخت نموده است. پایان خبر/

تنها راه پایان بحران اوکراین از نظر روسیه

$
0
0
ایراس؛ روسیه بار دیگر خواستار برگزاری مذاکرات بین دولت کی یف و نمایندگان مناطق شرقی و جنوبی اوکراین شد.به گزارش ایراس به نقل از رویترز، این مطلب را "گریگوری کاراسین" معاون وزیر امور خارجه روسیه در مصاحبه با کانال راشا۲۴ عنوان کرد. با این حال کاراسین معتقد است کی یف بدون کمک خارجی قادر به انجام چنین گفتگوهایی نیست. هرچند قدرت های خارجی از جمله آمریکا و روسیه مذاکراتی مختلفی برای پایان دادن به بحران اوکراین صورت داده اند اما تعارض منافع دو کشور در این رابطه مانع از رسیدن به راه حلی عملی شده است. با این وجود روسیه تنها راه حل پایان دادن به بحران را تضمین حقوق مناطق روس زبان شرق اوکراین می داند. پایان خبر/

تجربه اي جديد در مسكو

$
0
0
ايراس؛ پروژه هنري «do it» كه اولين بار در سال ۱۹۹۳ در اتريش برگزار شد، امسال در مركز فرهنگ معاصر مسكو در حال نمايش است.

روبان‌های روسی برای قفقاز

$
0
0
ایراس؛ فعالان روسی با همکاری کرملین در نظر دارند تا نهم ماه می در سطح گسترده‌ای روبان‌هایی به رنگ نارنجی و قرمز را در جمهوری سابق اتحاد جماهیر شوروی منتشر کنند. اوکراینی‌های حامی روسیه هم در این روز با پوشیدن لباس‌هایی به رنگ نارنجی و قرمز قصد دارند تا با قدرت نمایی به دولت جدید حامی غرب این کشور و ملی گرایان افراطی نشان دهند که تلاش برای پاک کردن حافظه تاریخی مردم اوکراین (حداقل بخش شرقی آن) امکان پذیر نیست. خبرگزاری روسی ریانووستی گزارش داده است که نهاد کمپین سالانه روبان سنت جورج اعلام کرده است که نهم ماه می‌، مصادف با شصت و نهمین سالروز غلبه اتحاد جماهیر شوروی بر آلمان نازی در سال ۱۹۴۵ میلادی، میلیون‌ها روبان در جمهوری‌های سابق اتحاد جماهیر شوروی از جمله در قفقاز جنوبی منتشر خواهد شد. به گزارش این خبرگزاری، قرار است در باکو، پایتخت آذربایجان راهپیمای گسترده با حضور «هواداران روسی روبان به دست» برگزار شود. گرچه مقام‌های آذربایجانی برگزاری چنین مراسمی را تکذیب کرده‌اند. گفته شده این روبان‌ها قرار است در سفارت‌های روسیه در ارمنستان، آذربایجان و مولداوی و حتی گرجستان نیز پخش شود. روسیه و گرجستان روابط دیپلماتیک خود را دو سال پس از جنگ در اوستیای جنوبی و آبخازیا از سر گرفته‌اند. روبان سنت جورج یکی از نمادهای شناخته شده برای تجلیل از «شجاعت نظامی» در روسیه مدرن است که به مناسبت بزرگداشت پیروزی شوروی بر آلمان نازی برگزار می‌شود. این روز برای روس‌ها نماد نوستالژی و تجسم قدرت اتحاد جماهیر شوروی است. تحریریه ایراس/

رویارویی طولانی نه از جنس جنگ سرد

$
0
0
ایراس؛ این روزها بخش عمده اخبار و تحلیل های رسانه ها در روسیه مربوط به تحولات اوکراین است. مقاله حاضر از "فیودر لوکیانوف" رئیس شورای غیر دولتی سیاست خارجی و دفاعی روسیه ازجمله مطالبی است که دارای جنبه های مفهومی و نظری نیز هست. این مقاله که در اینجا آورده می شود اخیرا در هفته نامه "آگانیوک" چاپ مسکو منتشر شده است و به فهم تحولات جاری کمک میکند: جان ‌کری ‌وزیر ‌امور ‌خارجه ‌آمریکا ‌‌این ‌واقعیت ‌را ‌بر ‌زبان ‌آورده ‌است‌ که ‌اوضاع ‌زمان ‌جنگ ‌سرد ‌به ‌مراتب ‌ساده ‌تر ‌و ‌مفهوم ‌تر از شرایط کنونی بود. ‌وزیران ‌خارجه ‌آن ‌زمان ‌کار ‌آسان ‌تری ‌داشتند. ‌وی ‌گفت: ‌"تصمیماتی ‌که ‌در ‌آن ‌زمان ‌اتخاذ ‌میشدند، ‌به ‌اندازه ‌امروز ‌چند ‌بعدی ‌و ‌پیچیده ‌نبوده ‌بلکه ‌بر ‌عکس، ‌مشخص ‌تر ‌و ‌روشن ‌تر ‌بودند. ‌انتخاب ‌بین ‌کمونیسم ‌و ‌دمکراسی، ‌غرب ‌و ‌شرق ‌مطرح بود. ‌زمان ‌پرده ‌آهنین ‌و ‌خط ‌جدایی ‌بزرگ ‌بود". خط ‌جدایی ‌بزرگ ‌یک ‌ربع ‌قرن ‌پیش ‌از ‌بین ‌رفت. ‌در ‌هر ‌حال، ‌فرض ‌بر آن ‌بود ‌که ‌این ‌خط ‌از ‌بین ‌رفته است ‌ولی ‌الآن ‌ناگهان ‌دوباره ‌کشیده ‌شده است. ‌در ‌حال ‌حاضر ‌مفهومی متداول ‌تر ‌از ‌"جنگ ‌سرد" ‌وجود ‌ندارد. ‌همه ‌بحث ‌میکنند ‌که ‌آیا ‌این ‌جنگ ‌از ‌سر ‌گرفته ‌شده ‌یا ‌قرار ‌است ‌بین ‌حریفان ‌گذشته ‌ازسرگرفته ‌شود ‌یا ‌اینکه ‌هرگز ‌قطع ‌نشده ‌و ‌همیشه ‌ادامه ‌داشته ‌است. ‌نشانه های ‌ظاهری ‌آن ‌مشاهده ‌میشود. ‌دوباره ‌با ‌وجود ‌تنوع ‌آشکار ‌جهان ‌معاصر، ‌دو ‌پایتخت ‌مسکو ‌و ‌واشنگتن ‌با ‌هم ‌گفتگو ‌میکنند. ‌مفسران ‌اصطلاحاتی ‌را ‌به ‌خاطر ‌میآورند ‌که ‌به ‌ظاهر ‌منسوخ ‌شده ‌و ‌از ‌رده ‌خارج ‌شده اند ‌که ‌مهم ترین ‌آنها ‌"بازدارندگی ‌هسته ای ‌متقابل" ‌است. ‌یک ‌کشور ‌بزرگ ‌واقع ‌در ‌مرکز ‌اروپا ‌که ‌به ‌چند ‌منطقه ‌نفوذ ‌تقسیم ‌شده ‌است ‌(و ‌میتواند ‌به ‌طور ‌رسمی ‌هم ‌تقسیم ‌شود) ‌در ‌مرکز ‌توجه ‌قرار ‌دارد. ‌ما ‌همه ‌این ‌جریانها ‌را ‌در ‌گذشته ‌با ‌چشم ‌خود ‌مشاهده ‌کرده ‌بودیم. ‌ولی ‌شبیه ‌بودن ‌اوضاع ‌نباید ‌موجب ‌نتیجه ‌گیری های ‌کاذب ‌شود ‌زیرا ‌جنگ ‌سرد ‌واقعی ‌به ‌گونه‌ ای ‌که ‌بطول چهل ‌سال طی ‌ ‌قرن ‌۲۰ ‌جریان ‌داشت، ‌هرگز ‌تکرار ‌نخواهد ‌شد ‌زیرا ‌ویژگی ‌بارز ‌آن ‌نه ‌رویارویی ‌بین ‌اتحاد ‌شوروی ‌و ‌ایالات ‌متحده ‌بلکه ‌موازنه ‌امکانات ‌راهبردی ‌نظامی ‌بود. ‌موازنه ‌نیروها ‌که ‌بر ‌موازنه ‌موشکی ‌و ‌هسته ‌ای ‌استوار ‌بود، ‌ثبات ‌بی ‌سابقه ‌نظام ‌جهانی ‌آن ‌زمان ‌را ‌رقم ‌زده ‌بود. ‌همین ‌امر ‌اجرای ‌مقررات ‌همزیستی ‌را ‌تضمین ‌میکرد. ‌به ‌عبارت ‌دیگر، ‌لازم ‌نبود ‌که ‌برای ‌رهبران ‌سیاسی ‌آن ‌زمان ‌مربتاً ‌یادآوری ‌کنند ‌که ‌خطوط ‌قرمزی ‌وجود ‌دارند ‌که ‌نباید ‌از ‌آنها ‌پا ‌فراتر ‌گذاشت. ‌همه ‌خوب ‌میفهمیدند ‌این ‌خطوط ‌از ‌کجا ‌میگذرند. ‌گاهی ‌"قرمز ‌بودن" ‌این ‌خطوط ‌را ‌مورد ‌آزمایش ‌قرار داده ‌و ‌خطوط را کمی ‌جابجا ‌میکردند ‌یا ‌به ‌مواضع ‌از ‌قبل ‌تهیه ‌شده ‌عقب ‌نشینی ‌مینمودند. ‌جان ‌کری ‌دلش ‌برای ‌همان ‌مقررات ‌دقیق ‌تنگ ‌شده ‌است. ‌اوضاع ‌جاری ‌تغییر ‌کرده ‌است. ‌با ‌وجود ‌اینکه ‌بازدارندگی ‌متقابل ‌روسی ‌– ‌آمریکایی ‌همه ‌تکانهای ‌شدید ‌سیاست ‌جهانی ‌را ‌پشت ‌سر ‌گذاشته ‌است، ‌در ‌زمینه های ‌دیگر ‌اثری ‌از ‌موازنه ‌قبلی ‌مشاهده ‌نمیشود. ‌خود ‌مفهوم ‌"قدرت ‌و ‌زور" ‌بسیار ‌چند ‌لایه ‌شده ‌و ‌دربرگیرنده ‌عناصر ‌اقتصادی، ‌اطلاعاتی، ‌انسانی ‌و ‌عقیدتی ‌است. ‌بدیهی ‌است ‌که ‌روسیه ‌و ‌آمریکا ‌در ‌این ‌زمینه ها ‌با ‌هم ‌مساوی ‌نیستند. از سوی دیگر ‌بخش ‌قابل ‌توجه ‌کشورهای ‌جهان ‌با ‌کنجکاوی ‌رفتار ‌روسیه ‌و ‌آمریکا ‌را ‌رصد ‌میکنند ‌ولی ‌در ‌واقع ‌نسبت ‌بدان ‌بی ‌تفاوتند. ‌در ‌واقع، علت توجهات این است که ‌در ‌دستور ‌روز ‌جهانی در ‌عصر ‌حاضر ‌چیزی ‌جالب ‌تر ‌از ‌این ‌رویارویی ‌در ‌معرض ‌نمایش ‌گذاشته ‌نشده ‌است. ‌میتوان ‌خاطرنشان ‌کرد ‌که ‌روسیه ‌و ‌ایالات ‌متحده ‌وارد ‌مرحله ‌رویارویی ‌شده‌ اند. ‌این بارمثل ‌درگیری ‌همه ‌جانبه ‌سی ‌سال ‌پیش ‌نیست ‌ولی ‌روابط ‌بین ‌دو ‌کشور ‌سازش ‌ناپذیر ‌شده ‌است. ‌اوکراین ‌به ‌بهانه ‌ای ‌برای ‌بیرون ‌ریختن ‌همه ‌ناراحتیهای ‌متقابل ‌روسیه ‌و ‌آمریکا ‌تبدیل ‌شده ‌است. ‌ریشه های ‌این ‌رویارویی ‌را ‌باید ‌در ‌اختلاف ‌نظرها ‌درباره ‌رویدادهای ‌سالهای ‌۱۹۹۰-۱۹۸۰ ‌جستجو ‌کرد. ‌تعبیر ‌پایان ‌جنگ ‌سرد ‌برداشتها ‌از ‌عصر ‌حاضر ‌و ‌از ‌آینده ‌مطلوب ‌را ‌رقم ‌میزند. ‌تحولات ‌به ‌قدری ‌سریع ‌است ‌که ‌ما ‌هنوز ‌این ‌تحولات ‌را ‌درست ‌درک ‌نکرده ‌و ‌به ‌حکم ‌نیروی ‌جبر ‌فکری، ‌همه ‌چیز ‌را ‌به ‌عنوان ‌مناقشه ‌جدید ‌سیاسی ‌و ‌دیپلماتیک ‌میان ‌کرملین ‌و ‌کاخ ‌سفید ‌تلقی ‌میکنیم ‌که ‌از ‌اوایل ‌سال های ‌۱۹۹۰ ‌تا ‌کنون ‌زیاد ‌بوده ‌اند. ‌روسیه ‌در ‌بعضی ‌شرایط ‌"دندان ‌خود ‌را ‌نشان ‌میداد" ‌ولی ‌به ‌خاطر ‌ضعفی ‌که ‌داشت، ‌نمیتوانست ‌اوضاع ‌را ‌تغییر ‌دهد. ‌بعد ‌از ‌آن ‌روسیه ‌با ‌شدت ‌بیشتری ‌اعتراض میکرد ‌ولی ‌همیشه ‌برای ‌خود ‌راههای ‌بازگشت ‌به ‌مواضع ‌قبلی ‌را باقی ‌میگذاشت. ‌در ‌سوریه ‌گامی ‌به ‌عقب ‌برداشته ‌نشد ‌ولی ‌علاقه ‌به ‌حل ‌و ‌فصل ‌اوضاع ‌همراه ‌با ‌آمریکایی ها ‌مشاهده ‌میشد. ‌الآن ‌حتی ‌این ‌روحیه ‌همکاری ‌از ‌بین ‌رفته ‌است. ‌نقطه ‌نظرهای ‌روسیه ‌و ‌آمریکا ‌درباره ‌اینکه ‌اوکراین ‌چگونه ‌باید ‌باشد، ‌نه ‌تنها ‌متضاد ‌بلکه ‌سازش ‌ناپذیر ‌است ‌زیرا ‌هم ‌مسکو ‌و ‌هم ‌واشنگتن ‌این ‌کشور ‌را ‌"خط ‌قرمز" ‌محسوب ‌میکنند. ‌ موضع ‌گیری ‌روسیه ‌قابل ‌درک ‌است: ‌عضویت ‌اوکراین ‌در ‌ناتو ‌که ‌در صورت ‌استقرار ‌و ‌تثبیت ‌حکومت ‌غربگرا ‌در ‌کییف ‌احتمال ‌زیادی ‌دارد، ‌در ‌روسیه ‌به ‌عنوان ‌خطری ‌غیرقابل ‌قبول ‌برای ‌امنیت ‌کشور ‌تلقی ‌میشود. ‌برای ‌ایالات ‌متحده ‌نه ‌خود ‌اوکراین ‌بلکه ‌استعداد ‌واشنگتن ‌به ‌عنوان ‌رهبر ‌جهانی ‌به ‌دستیابی ‌به ‌اهداف ‌خود مهم ‌است. ‌روبرت ‌گیتس ‌وزیر ‌سابق ‌دفاع ‌‌اصل مطلب ‌را ‌به ‌طور ‌بسیار ‌واضح ‌بیان ‌کرد ‌و ‌گفت ‌که ‌روسیه ‌به ‌نتایج ‌جنگ ‌سرد ‌و ‌نظام ‌جهانی ‌که ‌بعد ‌از ‌سال ‌۱۹۹۱ ‌برقرار ‌شد، ‌تعدی ‌کرده ‌است. ‌باید ‌این ‌بازنگری ‌در ‌نظام ‌جهانی ‌را ‌در ‌نطفه ‌خفه ‌کرد ‌زیرا ‌در ‌غیر ‌این ‌صورت ‌مواضع ‌ایالات ‌متحده ‌در ‌سراسر ‌جهان ‌فرو ‌خواهد ‌ریخت. ‌بسیاری ‌از ‌قدرتهای ‌جهان ‌هم ‌اکنون ‌مزاج ‌اکلا ‌(گرگ ‌پیر ‌رهبر ‌دسته ‌گرگان ‌در ‌کتاب ‌جنگل درباره "موگلی") ‌را ‌میپایند. باراک ‌اوباما اهل ‌جنگ ‌سرد ‌نیست. ‌او ‌به ‌طور ‌صادقانه ‌و ‌به ‌نحو ‌خود ‌میخواست ‌با ‌روسیه ‌نوع ‌جدید ‌روابط ‌را ‌برقرار ‌کند. ‌ولی ‌این ‌روابط ‌بایستی ‌در ‌همان ‌چارچوب ‌برتری ‌آشکار ‌و ‌انکار ‌ناپذیر ‌ایالات ‌متحده ‌در ‌صحنه ‌جهانی ‌قرار ‌داشته ‌باشد. ‌او ‌نمی خواست ‌با ‌توسل ‌به ‌زور ‌خشن ‌از ‌این ‌برتری ‌دفاع ‌کند ‌زیرا ‌تلاشهای ‌رئیس ‌جمهوری ‌پیشین ‌در ‌این ‌محور ‌را ‌فراموش ‌نکرده ‌بود. ‌ولی ‌واقعیت ‌این ‌است ‌که ‌گفتگو ‌با ‌سایر ‌کشورها ‌از ‌مواضع ‌زور ‌در ‌شرایطی ‌که ‌برای ‌نمایش ‌زور ‌نه ‌امکانات ‌حقیقی ‌وجود ‌دارد ‌و ‌نه ‌آرزو، ‌بدترین ‌شیوه ‌عمل ‌ممکن ‌است. از ‌مناسبات ‌بین ‌ایالات ‌متحده ‌و ‌روسیه ‌در ‌سالهای ‌آینده ‌چه ‌انتظاری ‌می رود؟ ‌ از ‌مطالعه ‌شیوه ‌عمل ‌باراک ‌اوباما ‌میتوان ‌نتیجه ‌گرفت ‌که ‌مسکو ‌از ‌عرصه ‌علایق ‌او ‌محو ‌خواهد ‌شد. ‌به ‌نظر ‌میآید ‌که ‌رئیس ‌جمهور ‌آمریکا ‌تا ‌کنون ‌به ‌این ‌نتیجه ‌رسیده ‌است ‌که ‌در ‌این ‌محور ‌نمیتوان ‌کاری ‌انجام ‌داد. ‌دستور ‌روز ‌مشترک ‌که ‌در ‌گذشته ‌نیز ‌به ‌تدریج ‌منقبض ‌می شد، ‌اکنون ‌تا ‌مناسبات ‌منفرد ‌بین ‌المللی ‌در ‌خاور ‌میانه، ‌آسیا ‌و ‌طبیعتاً ‌اوکراین ‌کاهش ‌می یابد. ‌نه ‌حل ‌و ‌فصل ‌مناقشات ‌و ‌اختلافات ‌بلکه ‌در ‌بهترین ‌فرصت، ‌کاهش ‌خطرات ‌متقابل ‌مد ‌نظر ‌است. در ‌همین ‌حال ‌ما ‌شاهد ‌کاهش ‌دامنه ‌روابط ‌و ‌بازدارندگی ‌عملی ‌در ‌همه ‌محورها ‌خواهیم ‌شد ‌که ‌این ‌تصمیم ‌آگاهانه‌ای ‌برای ‌رسیدن ‌به ‌هدف ‌مشخص ‌نیست ‌بلکه ‌اشاره ‌به ‌بی ‌آتیه ‌بودن ‌روابط ‌است. ‌بازدارندگی ‌امروزی ‌– ‌بر ‌خلاف ‌نیمه ‌دوم ‌قرن ‌گذشته ‌– ‌سیاست ‌خاصی ‌نیست ‌بلکه ‌امتناع ‌از ‌هرگونه ‌سیاست ‌است. ‌این ‌تلاشی ‌برای ‌کاهش ‌ابعاد ‌مسأله ‌لاینحل ‌از ‌طریق ‌ایجاد ‌ناراحتیهای ‌هر ‌چه ‌بیشتر ‌برای ‌منبع ‌این ‌مسأله ‌است. باراک ‌اوباما ‌در عین ‌حال ‌خوب ‌می فهمد ‌که ‌اوکراین ‌حاشیه ‌جهان ‌است ‌در ‌حالی ‌که ‌آسیای ‌شرقی ‌برای ‌او ‌اهمیت ‌بمراتب ‌بیشتری ‌دارد ‌تا ‌اروپای ‌شرقی. ‌ولی ‌با ‌توجه ‌به ‌اینکه ‌روسیه ‌به ‌تبلور ‌آن ‌قسمت ‌جامعه ‌جهانی ‌تبدیل ‌میشود ‌که ‌از ‌در ‌نظر ‌گرفتن ‌دیدگاه ‌واشنگتن ‌خودداری ‌میکند ‌و ‌تصمیمات ‌مهم ‌خود ‌را ‌میگیرد، ‌باید ‌به ‌کرملین ‌پاسخ ‌داد. ‌تحریمهای ‌اعلام ‌شده ‌و ‌نشده ‌توسعه ‌خواهند ‌یافت. ‌نتیجه ‌سیاسی ‌این ‌تحریمها ‌عکس ‌نتیجه ‌مطلوب ‌خواهد ‌بود ‌ولی ‌تأثیر ‌اقتصادی ‌میتواند ‌محسوس ‌باشد. ‌تصادفی ‌نیست ‌که ‌تا ‌کنون ‌جدی ‌ترین ‌اقدام ‌ضد ‌روسی، ‌جدایی ‌چند ‌بانک ‌روسی ‌از ‌سامانه ‌های ‌"ویزا" ‌و ‌"ماستر ‌کارد" ‌بوده ‌است. ‌همین ‌اقدام ‌بر ‌خلاف ‌سفرهای ‌سمبولیک ‌ناوهای ‌جنگی ‌به ‌دریای ‌سیاه ‌و ‌استقرار ‌نیروهای ‌مکمل ‌در ‌لهستان ‌و ‌کشورهای ‌بالتیک، ‌به ‌نمایش ‌آشکار ‌زور ‌و ‌قدرت ‌آمریکا ‌مبدل شده ‌است. رویارویی ‌جدید ‌روسی ‌– ‌آمریکایی ‌طولانی ‌خواهد ‌بود. ‌این ‌رویارویی ‌بیش ‌از ‌۲۰ ‌سال ‌پیش ‌به ‌این ‌خاطر ‌به ‌حال ‌تعلیق ‌در ‌نیامده ‌بود ‌که ‌طرفین ‌بی نتیجه ‌و ‌بی فایده ‌بودن ‌آن ‌را ‌درک ‌کرده ‌باشند؛ ‌واقعیت ‌این ‌است ‌که ‌مسکو ‌برای ‌مدتی ‌خصوصیات ‌رقیب ‌و ‌حریف ‌واشنگتن ‌را ‌از ‌دست ‌داده ‌بود. ‌وقتی ‌مسکو ‌به ‌نحوی ‌این ‌خصوصیات ‌را ‌باز ‌یافت، ‌اوضاع ‌تکرار ‌شد. ‌این ‌وضع ‌تا ‌تغییرات ‌ریشه ‌ای ‌اوضاع ‌روسیه ‌یا ‌آمریکا ‌یا ‌ایجاد ‌شرایط ‌جدید ‌در ‌جهان ‌ادامه ‌خواهد ‌یافت. روسیه ‌باید ‌به ‌تغییرات ‌در ‌زندگی ‌کشور ‌عادت ‌کند. ‌روسیه ‌باید ‌در ‌واکنش ‌به ‌سیاست ‌بازدارندگی ‌واقعی ‌از ‌طرف ‌آمریکا، ‌به ‌جستجوی ‌فوری ‌شرکای ‌خارجی ‌برگردد ‌که ‌آمریکا ‌نتواند ‌از ‌آنها ‌به ‌عنوان ‌شرکای ‌خود ‌استفاده ‌نماید. ‌الگوی ‌توسعه ‌اقتصادی ‌روسیه ‌که ‌تا ‌کنون ‌با ‌نهادهای ‌غربی ‌همگرایی ‌عمیقی ‌کرده ‌است، ‌باید ‌مورد ‌بازنگری ‌قرار ‌گیرد. ‌مشکل ‌بتوان ‌نتیجه ‌این ‌تلاش ها ‌را ‌پیشبینی ‌کرد. ‌طیف ‌امکانات ‌شامل ‌هم٬ ‌جهش ‌سریع ‌در ‌زمینه ‌به ‌روز ‌آوری ‌اقتصاد ‌کشور ‌و آزاد کردن ‌توان ‌بالقوه ‌انسانی ‌داخلی ‌است ‌و ‌هم ‌تشدید ‌بی ‌سابقه ‌رژیم ‌داخلی. بدیهی ‌است ‌که ‌اعمال ‌فشار ‌سیستمی ‌بر ‌روسیه ‌برای ‌ایالات ‌متحده ‌هم ‌قیمت ‌گزاف ‌اقتصادی ‌و ‌ژئوپلتیکی ‌(نزدیکی ‌روابط ‌روسیه ‌با ‌چین ‌و ‌تغییر ‌موضع ‌گیری ‌روسیه در ‌قبال ‌بسیاری از ‌مسایل ‌منطقه ‌ای) ‌را به دنبال خواهد ‌داشت. ‌ولی ‌فعلاً ‌کسی ‌نمیتواند ‌برآیند ‌این ‌تحولات ‌را ‌پیشبینی ‌کند ‌زیرا ‌این ‌حاصل ‌بسیاری ‌از ‌فرآیندهایی ‌خواهد ‌بود ‌که ‌همزمان ‌توسعه ‌مییابند. ‌جان ‌کری ‌وزیر ‌امور ‌خارجه ‌آمریکا ‌از ‌همین ‌وضع ‌شکایت ‌میکند. ‌حق ‌با ‌او ‌است: ‌در ‌شرایط ‌جاری ‌صراحت ‌و ‌حالت ‌خطی ‌جنگ ‌سرد ‌واقعی، ‌آرزویی ‌برآورده ‌نشدنی ‌بیش نیست.منبع: فیسبوک دکتر مهدی سنایی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در مسکو و رئیس موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس)؛پایان متن/

رقابت روسیه با کانال پاناما در کارائیب

$
0
0
ايراس؛ روسيه ممكن است به پروژه ساخت يك كانال در نيكاراگوئه ملحق شود. به گزارش ايراس به نقل از ريانووستي، "سرگئي ريابكف" معاون وزير امور خارجه روسيه با بيان اين امور اظهار داشت: "در حال حاضر بحث بر سر اشكال همكاري بين دو كشور وجود دارد و ما بارها اين موضوع را با همكاران نيكاراگوئه اي خود در ميان كذاشته ايم." وي تاكيد نمود كه مسكو اكنون در جستجوي راه هاي مناسب جهت پيوستن به اين پروژه است.هزينه اين پروژه كه قرار است درياي كارائيب را به اقيانوس آرام متصل نمايد، حدود 40 ميليارد دلار برآورد شده است و انتظار مي رود به رقيبي براي كانال پانا تبديل شود. پايان خبر/

روسيه آماده خلع سلاح است

$
0
0
ايراس؛ روسیه آماده ی رها کردن سلاح های هسته ای در مقطع كنوني نيست. به گزارش ايراس به نقل از ايتارتاس، اين مطلب را "ميخائيل اوليانف" مدير بخش وزارت امور خارجه روسيه در زمينه امنيت و خلع سلاح بيان نمود. به گفته اوليانف تسليحات هسته اي ابزاري مشروع و بازدارنده است كه در راستاي منافع ملي مسكو و حفاظت از امنيت اين كشور عمل مي كند. به گفته اين ديپلمات روسي، خلع سلاح بايد به صورت مرحله اي و در شرايط ثبات استراتژيك و با توجه به تمام عوامل موثر بر امنيت ملي و بين المللي روسيه صورت گيرد. با اين حال مسكو بر اين باور است كه اختلاف اين كشور با آمريكا بر سر تحولات اوكراين تاثيري بر همكاري هاي دو طرف در زمينه خلع سلاح نخواهد گذاشت. پايان خبر/

جنگ هسته‌اي از نگاه روسيه

$
0
0
ایراس؛ این روز‌ها در پرتو تشدید بحران اوکراین در رسانه‌های غربی، موضوع جنگ هسته‌ای کم و بیش مطرح می‌شود و پنج دهه پس از بحران موشکی کوبا، بار دیگر کابوس جنگ هسته‌ای مورد توجه جهانیان قرار گرفته است. "زاچاری کیسک" در گزارشی در سایت دیپلمات با توجه به خبر رزمایش آمادگی موشکی سربازان روسیه به اوضاع جدید و احتمال جنگ هسته‌ای پرداخته است. همچنین "پیتر وبر" در مطلبی در سایت ویک به وضعیت هسته‌ای روسیه و ناتو در آستانه جنگ در اوکراین اشاره کرده و آسیب پذیری‌های روسیه را بیان کرده است. "لیندون لاروش" نیز در گفت‌وگو با پرس تی وی بر این باور است که جنگ آمریکا با روسیه به معنای جنگ هسته‌ای است و این موضوعی است که آمریکا توان آن را ندارد. اما نشریه آمریکایی فوربس در گزارشی چهار گزینه ممکن برای تبدیل بحران اوکراین به یک جنگ هسته‌ای را مطرح نموده‌است. در این میان، به ویژه سناریو‌ احتمالی شکست جدی ‌تر است که در صورت بروز جنگ میان ناتو و روسیه، قاعدتا یک طرف در ‌‌نهایت در این درگیری شکست می‌خورد و شاید یکی از طرف‌ها هر زمان احساس کند، شکست خورده است، از تاکتیک سلاح‌های هسته‌ای بهره گیرد. ‌نکته اصلی این است که اساسا جنگ هسته‌ای چه جایگاهی در نظام سیاسی و دفاعی روسیه و نزد مقامات بلند پایه این کشور دارد و در اسناد راهبردی روسیه چه تعریف و کاربردی برای این جنگ افزار مطرح شده است؟ به بیان روشن‌تر آستانه به‌‌کارگیری سلاح هسته‌ای در ذهنیت و نگرش دولتمردان روسی در کجاست؟ در این نوشته ‌کوشیده‌ایم تا به بررسی این موضوع بر اساس تحول رهنامه نظامی روسیه و دکترین هسته‌ای آن کشور بپردازم. از پایان جنگ جهانی دوم تا فروپاشی اتحاد شوروی، نیروی زمینی قدرتمند و یگان‌های تانک و مکانیزه، همچنان سنگ بنای قدرت نظامی مسکو بوده‌اند. حتی در اوج همپایگی راهبردی میان مسکو و واشنگتن از نیمه دوم دهه ۱۹۶۰ و تا اواخر دهه ۱۹۸۰، روس‌ها همواره به نیروی زمینی مستقر در شرق اروپا به عنوان قدرت اصلی خود نگاه می‌کردند. استراتژی هسته‌ای پیمان ناتو نیز در واکنش به این وضعیت طراحی ‌شده بود. راهبرد انتقام گسترده تا سالهای میانی دهه ۱۹۶۰، و سپس واکنش انعطاف‌پذیر که حتی با وجود این استراتژی، ناتو همواره گزینه ضربه نخست را برای نیروهای هسته‌ای تاکتیکی مستقر در خط مقدم دفاع از اروپای غربی برای خود حفظ می‌کرد به خوبی نشان‌دهنده اهمیت این وضعیت برای روسیه بود. از این روی، مادامی که جنگ به سطح هسته‌ای تصاعد نیافته بود، مسکو برگ برنده را در هر جنگی با غرب در دست داشت و اروپا را به آسانی تسخیر می‌کرد و همین، باعث شد تا در تعاملات روسیه و غرب، عامل هسته‌ای برای مسکو نسبت به غرب، کمتر در مرکز دکترین نظامی قرار گیرد. گورباچف دکترین نظامی کرملین را به گونه‌ای جدی ‌تر دگرگون نمود و بدین‌ترتیب، نفی کامل جنگ و از جمله جنگ هسته‌ای، اصلی اساسی در دکترین امنیتی شوروی مطرح شد؛ اما پس از فروپاشی شوروی، بار دیگر تغییراتی گسترده در نگاه به سلاح هسته‌ای و جایگاه آن در دکترین نظامی این کشور روی داد. در روسیه جدید، اهمیت جنگ‌افزارهای هسته‌ای به‌طور اساسی در دکترین نظامی روسیه افزایش یافت؛ از یک سو، ارتش روسیه از شرق اروپا عقب‌نشینی کرد و روسیه جدید و فاقد متحد، در محاصره کشورهای دارنده جنگ‌افزارهای هسته‌ای قرار داشت‌ و از سوی دیگر، دولت روسیه و ارتش آن، به مراتب ضعیف‌تر از دوره شوروی بوده و به خاطر مشکلات اقتصادی، امکان دستیابی به برابری در فناوری‌های جدید مورد استفاده ارتش آمریکا و کشورهای غربی در جنگ عراق (۱۹۹۱-۱۹۹۰) و جنگ‌های پس از آن‌ وجود نداشت. در این سال‌ها آمریکا نیز در جستجوی برتری هسته‌ای خود، درصدد ایجاد شبکه‌ای بزرگ و کارآمد از موشک‌ها برای وارد کردن ضربه نخست، در سال ۲۰۰۲ از پیمان‌ ای.‌بی.‌ام خارج شد و بحث استقرار ده سامانه دفاع موشکی در لهستان و یک سامانه راداری در چک تا سال ۲۰۱۳، و سپس استقرار در رومانی و ترکیه موضوع جدی تری شد. از نگاه مسکو، نصب این سامانه‌ها، با بی‌ارزش کردن قدرت هسته‌ای و موشکی روسیه، قابلیت ضربه هسته‌ای نخست و دوم را از این کشور خواهد گرفت و اروپا را از تیررس روسیه خارج می‌کند و البته این بیشتر به لحاظ روانی اهمیت دارد تا عملیاتی. در واقع، با به هم خوردن برتری روسیه نسبت به اروپا (۱۹۹۱)، وضعیت تعادل سال‌های ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۰ نیز کم کم دارد به هم می‌خورد و معلوم نیست این روند در کجا متوقف شود. در همه این سال‌ها در آمریکا علاوه بر موج تبلیغات در مورد هژمونی این کشور، بر برتری هسته‌ای این کشور و پایان وضعیت تعادل هسته‌ای چهار دهه گذشته که مبتنی بر "نابودی مطمئن متقابل" بود، تأکید زیادی می‌شود، به گونه‌ای که ادعا می‌شود "عصر MDA پایان یافته و برای نخستین بار در دهه‌های اخیر، زرادخانه هسته‌ای روسیه با یک ضربه هسته‌ای نخست خلع سلاح خواهند شد. مجموعه این مسائل به تجدید نظر اساسی در دکترین هسته‌ای مبتنی بر"عدم استفاده از ضربه هسته‌ای نخست" انجامید و آستانه به‌کارگیری جنگ افزارهای هسته‌ای به "هر حمله‌ای به تأسیسات هسته‌ای و پایگاه‌های حساس روسیه" کاهش یافت و لذا تأکید بر ضربه هسته‌ای نخست، امری واقع‌بینانه‌تر پنداشته شد و در بیست و پنج سال اخیر، رویکرد غالب در روسیه کنونی نسبت به جنگ‌افزارهای هسته‌ای بر بنیان گزاره‌های زیر قرار گرفت؛ الف) جنگ‌افزارهای هسته‌ای، پایه و بنیاد امنیت ملی هستند، چون از جنگ میان قدرت‌های بزرگ جلوگیری می‌کنند. ب) این سلاح‌ها، تأثیر مستقیمی بر وضعیت سیاسی جهان ندارند. کما اینکه نتوانسته‌اند مانع از گسترش پیمان ناتو شوند. پ) از طریق تهدید به وارد آوردن خسارت غیرقابل قبول به دشمن، امنیت روسیه را تضمین می‌کنند. ت) باید یک قابلیت انتقامی‌ به هر هزینه‌ای، حفظ شود و این جنگ‌افزار‌ها به عنوان یک ابزار تهدید و ارعاب سیاسی کارایی داشته باشند. ث) موازنه استراتژیک، پدیده جامعی است که علاوه بر جنگ‌افزارهای هسته‌ای، سایر تسلیحات و تجهیزات متعارف را نیز دربرمی‌گیرد. ج) موازنه استراتژیک اصلی میان سه کشور آمریکا، روسیه و چین است. چ) تعادل هسته‌ای باید محدود به پنج دولت دارای سلاح هسته‌ای که منافع و رفتارهای آن‌ها به نسبت با ثبات است، الگوهای ائتلاف آن‌ها شناخته شده و رفتار آن‌ها به ‌طور منطقی قابل پیش‌بینی است، محدود بماند. ح) با توجه به ضعف روسیه در جنگ‌افزارهای متعارف نوین، ضربه انتقامی علیه حمله متعارف، مستلزم استفاده از سلاح هسته‌ای است و از این روی، مسکو در اوضاع جدید و بر خلاف گذشته بر استراتژی "ضربه نخست هسته‌ای" تأکید دارد. منطق به‌کارگیری ضربه هسته‌ای نخست در حکم عاملی برای جبران ناکافی بودن بازدارندگی متعارف در روسیه امروز، نشان می‌دهد که باید دشمن یا دشمنانی ‌باشند که در قابلیت‌های متعارف بر‌تر بوده و بتوانند منافع کشور را با انجام عملیات هجومی متعارف و موفقیت‌آمیز به خطر افکنند. از سوی دیگر، به‌کارگیری نیروی هسته‌ای باید به عنوان یک عامل تهدید معتبر باشد؛ به این معنا که منافع ذهنی بایستی در عمل برای توجیه جنگ هسته‌ای اهمیت حیاتی داشته باشند، و این عمل باید امتیازات روشنی در قابلیتهای هسته‌ای به منظور دستیابی به اهداف نظامی، منع تصاعد جنگ، و جلوگیری از اقدام ضدهسته‌ای از سوی دشمنان، که ممکن است این دستاورد‌ها را انکار کرده یا خسارات گسترده‌ای بر کشور وارد کنند، دربر داشته باشد. به هر حال واقعیت‌های موجود و دیدگاه‌های رسمی منتشر شده در روسیه نشان می‌دهند که در نخستین دهه‌های عصر هسته‌ای، مسکو بر "جنگ هسته‌ای محدود" تأکید داشت، اما در دوره همپایگی راهبردی در دکترین نظامی مسکو و پیمان ورشو آمده بود که "شوروی نخستین کشوری نخواهد بود که از جنگ‌افزارهای هسته‌ای استفاده می‌کند".اما با فروپاشی شوروی و تغییر موازنه نیرو‌ها در اروپا و جهان، این موضوع دچار یک تحول اساسی شد. در دکترین نظامی سال ۱۹۹۳ روسیه اعلام شد که "روسیه در مقابله با حمله به مراکز هسته‌ای و موشکی‌اش از سلاح‌های هسته‌ای استفاده خواهد کرد".در برنامه امنیت ملی سال ۱۹۹۷ این وضعیت به "در مخاطره قرار گرفتن موجودیت روسیه" کاهش یافت‌ و سرانجام در دکترین نظامی سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۳، آستانه به‌کارگیری سلاحهای هسته‌ای بار دیگر تقلیل یافته و به "هرگونه تجاوز نظامی "به روسیه و از همه تند‌تر به وضعیت" پیشدستی روسیه در ضربه هسته‌ای" و عملیات پیش‌دستانه هسته‌ای رسید. در حقیقت‌ می‌بینیم ‌پا به پای کاهش قدرت نظامی روسیه، از آستانه به‌کارگیری جنگ‌افزار هسته‌ای نیز کاسته شده و روسیه برای استفاده از جنگ افزار هسته‌ای آمادگی بیشتری پیدا کرده است. در چنین وضعیت ذهنی و مفهومی و عملیاتی جدیدی ست که می‌توان گزینه کاربرد جنگ افزار هسته‌ای را در ذهن دولتمردان روسی و در سناریوهای عملیاتی این کشور به ویژه در فضای مبهم و پیچیده آینده بحران اوکراین نه به عنوان صرف یک تهدید بلکه ابزاری برای امنیت ملی در وضعیت وخیم مورد توجه قرار داد و این موضوعی است که نگرانی‌های موجود در غرب را برای تصاعد بحران در اوکراین توجیه می‌کند. کمتر کسی باور می‌کند که امروز مانند سالهای ۱۸۵۴ تا ۱۸۵۶ است که ارتش و تزار روسیه کریمه را‌‌ رها کرده و با دست خالی به مسکو برگردند و از این نگاه شکست نظامی روسیه در اوکراین نیز موضوعی نیست که فقط در مرزهای اوکراین به پایان برسد.نویسنده: دکتر جهانگیر کرمی، عضو شورای علمی ایراس؛منبع: تابناکپایان متن/

هزینه میلیاردی روسیه در توسعه ناوگان دریای سیاه

$
0
0
ایراس؛ روسیه برای نوسازی ناوگان خود در دریای سیاه، بیش از 86 میلیار د روبل (2.4میلیارد دلار) هزینه می کند. به گزارش ایراس به نقل از ریانووستی، این خبر را "سرگئی شایگو" وزیر دفاع روسیه بیان نمود. بر اساس اظهارات شویگو، مسکو این هزینه را تا سال 2020 انجام خواهد داد. شایگو این نکته را نیز مورد تاکید قرار داد که با توجه به الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه، مسکو نیاز دارد تا تغییراتی در برنامه های خود در ناوگان دریای سیاه صورت دهد. قرار است در مناطق استقرار ناوگان روسیه واحد های جدید دفاع هوایی و گروه های تفنگداران دریایی تشکیل شود.پیش تر نیز "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه، از مقامات ارشد این کشور خواسته بود تا طرح توسعه ناوگان دریای سیاه این کشور را از ماه ژوئن آغاز نمایند. پایان متن/

روسيه وارد شرق اوكراين نمي شود

$
0
0
ايراس؛ ژنرال "فیلیپ برید لاو" فرمانده ارشد نظامي ناتو ورود نيروهاي روسي به شرق اوكراين را منتفي دانست. به گزارش ايراس به نقل از رويترز، بریدلاو که در یک کنفرانس خبری در اتاوا پایتخت کانادا سخن مي گفت، اظهار داشت: "ولاديمير پوتين رئيس جمهور روسيه از روش هاي ديگري به اهداف خود در اوكراين خواهد رسيد و نيازي در ورود ارتش به شرق اوكراين نمي بيند."از نظر اين فرمانده ناتو، مسكو با روش هايي از جمله تلاش براي بي اعتبار كردن دولت كي يف، ايجاد ناآرامي و تلاش براي زمينه سازي يك جنبش جدايي طلب به دنبال رسيدن به منافع خود است. پايان خبر/

پرواز هواپيماهاي روسي از گوام تا كاليفرنيا

$
0
0
ايراس؛ ژنرال "هربرت هاوک کارلیسل" رئیس نیروهای هوایی ایالات متحده در اقیانوس آرام از افزايش فعالیت های هوایی روسیه در منطقه آسیا و اقیانوس آرام خبر داد. به گزارش ايراس به نقل از رويترز، از نظر اين مقام آمريكايي هدف مسكو از اين امر، نمايش قدرت و جمع آوري اطلاعات است. وي در ادامه مي گويد: "فعاليت هاي روسيه شامل پرواز هواپيماها از جزاير گوام تا سواحل كاليفرنيا را شامل مي شود." به گفته کارلیسل، فعاليت هواپيماهاي گشت زني روسيه در اطراف جزاير ژاپن و كره جنوبي نيز به شدت افزايش يافته است. وي حوادث در حال وقوع در اوكراين را چالشي براي منطقه آسيا و اروپا دانست. پايان خبر/

انتشار كتاب سفيد روسيه درباره اوكراين

$
0
0
ايراس؛ وزارت امور خارجه روسيه با انتشار گزارشي تحت عنوان "كتاب سفيد" به نقض حقوق بشر، نقض قانون، استفاده از شكنجه، رفتار غيرانساني و ديگر جنايت هاي در اوكراين از پايان نوامبر 2013 تا مارس 2014 پرداخته است. به گزارش ايراس به نقل از راشاتودي، در اين گزارش كه بعضا از رسانه هاي غربي نيز استناد شده است، مشاهدات مختلف و مصاحبه ها با مردم در مورد نقض حقوق بشر در اوكراين آورده شده است. هدف از انتشار اين سند، جلب توجه جامعه بين المللي و سازمان هاي كليدي حقوق بشر درباره تحولات اوكراين می باشد. پايان خبر/

مك دونالد از سرمايه گذاري در روسيه منع شد

$
0
0
ايراس؛ "ویکتور نظروف" فرماندار منطقه اومسک روسیه از كنار گذاشته شدن شركت مك دونالد در پروژه هاي سرمايه گذاري منطقه تحت اداره خود خبر داد. به گزارش ايراس به نقل از ايتارتاس، دولت منطقه اي اومسك اعلام كرد كه هم اكنون 38 پروژه سرمايه گذاري در اين شهر وجود خواهد داشت كه شرکت مک دونالد در میان آنها نیست. وي حس وطن پرستي را عاملي براي مخالفت با گسترش فراورده هاي مك دونالد مي داند. گفتنی است مسئولان شركت مك دونالد پيش تر شعب خود در شبه جزيره كريمه را تعطيل نموده بودند که این موضوع منجر به اختلاف میان مقامات روس با اين شركت شد. پايان خبر/

"تاتيانا سامايلووا"در قاب تصوير

$
0
0
ايراس؛ "تاتيانا سامايلووا" هنرپيشه معروف روسيه و برنده جايزه ويژه جشنواره فيلم كن، در سن ۸۱ سالگي در مسكو درگذشت.

روسیه، آمریکا و زندگی بر روی کره زمین

$
0
0
ایراس؛ هنگامی که "ادوارد اسنودن" افسر اطلاعاتی ایالات متحده از ۲۳ ژوئن تا دوم اوت ۲۰۱۳ به علت ابطال گذرنامه اش توسط دولت امریکا در فرودگاهی در مسکو به سر می برد و درخواست پناهندگی از دولت روسیه نمود، برخی از تحلیلگران معتقد بودند که این رخداد آغازگر جنگ سردی دیگر میان روسیه و آمریکا خواهد بود. آمریکا با وضع قانون ماگنیتسکی علیه روسیه، لیستی از افراد روس را اعلام کرد که به موجب آن تحریم هایی علیه آنان صورت می گرفت. چندی بیشتر به طول نینجامید که روسیه نیز در اقدامی متقابل قانون ضد آمريكايي دیمایاکوولف را وضع کرد و شماری از آمریکایی ها را مورد تحریم قرار داد. شدت گرفتن جنگ نیابتی در سوریه و اعلام بیانیه هایی علیه یکدیگر، نظریه جنگ سردی دیگر میان این دو کشور را تشدید می نمود. این جنگ سرد با تشدید ناآرامی ها در اوکراین و اعتراض نسبت به عملکرد "ویکتور یانوکویچ" درست در شرایطی که روس ها از حوادث تروریستی ولگوگراد شوک شده بودند و برای المپیک زمستانی سوچی آماده می شدند، شدت گرفت. جنگ سردی که با فرار یانوکویچ و روی کار آمدن رهبران مخالفان شدت بیشتری گرفت و با جدایی کریمه از اوکراین به اوج خود رسید. اما آیا روسیه و آمریکا وارد جنگ سردی جدید شده اند؟ اگر زاویه نگاه خود را از بستر این حوادث بالاتر ببریم و از بالا به روابط این دو کشور نگاهی بیندازیم، متوجه می شویم دو کشور به خوبی زمین بازی خود را می شناسند و بر قواعد آن تسلط دارند. "ویتالی نائومکین" رئیس انستیتو شرق شناسی آکادمی علوم روسیه در جلسه ای که در موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) داشت، چندین و چند بار تاکید کرد: "ما بر روی کره زمین زندگی می کنیم و باید قواعد زندگی روی این کره را رعایت کنیم. ما بر روی کره مریخ که زندگی نمی کنیم." هدف نائومکین در آن جلسه این بود که به ما بگوید ما اگرچه در برخی موارد با ایالات متحده اختلاف نظر اساسی داریم، اما در بسیاری از موارد دیگر نیز با یکدیگر همکاری های مشترک داریم؛ از این رو روابط خود را تیره نخواهیم کرد. این گفته کاملا درست بود چرا که ما شاهد هستیم در بحران اوکراین و همزمان با موضع گیری های تند سیاستمداران دو کشور، همکاری های فضایی میان آنها ادامه دارد و بر روی آن تاکید ویژه ای نیز می شود. همانطور که حجم مبادلات اقتصادی دو کشور نیز دستخوش آسیب نبوده است. موضوع اوکراین و به خصوص کریمه از منظر دیپلماتیک، سیاستمداران دو کشور را به شدت با یکدیگر گلاویز نموده است. اما چقدر این منازعه جدی است و حق با چه کسی است؟ پس از فروپاشی شوروی ناوگان روسیه همچنان در دریای سیاه حضور داشت. اوکراینی ها معتقد بودند این ناوگان متعلق به آنهاست ولی روس ها بر این باور بودند که باید تقسیم شود. سرانجام در سال ۱۹۹۷ به موجب قراردادی، مقرر شد به مدت ۲۰ سال (تا سال ۲۰۱۷) نیروهای نظامی روس در منطقه سواستوپل کریمه باقی بمانند و درمقابل، روسیه انرژی اوکراین را تامین نماید. در سال ۲۰۱۰ بر اساس گفتگوهای انجام شده میان "مدودیف" و "یانوکویچ" روسای جمهور وقت دو کشور این قرارداد برای مدت ۲۵ سال دیگر (تا سال ۲۰۴۱) تمدید شد. به موجب این قرارداد، دولت روسیه به طور قانونی اجازه دارد در کریمه نیروهای نظامی خود را مستقر کند، اما مشاهده می کنیم دولتمردان غربی و آمریکایی علی رغم این که از این توافقنامه مطلع هستند، به گونه ای سخن می گویند که گویا استقرار نیروهای روس در کریمه خلاف قانون می باشد و در تمامیت ارضی کشور اوکراین دخالت شده است. در واقع به نظر می رسد که این منازعه، ادامه بازی سوریه است. در یادداشتی تحت عنوان "سوریه برای من، اوکراین برای تو" آورده بودم غرب در بازی ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک خود در صدد است با فشار بر روسیه توسط مهره اوکراین، سوریه را به طور نسبی از آن خود کند. اما "سرگئی لاوروف" وزیر خارجه روسیه در این مدت هوشمندانه عمل کرد و موضعگیری های دموکراتیک و بسیار خوبی انجام داد. بسیاری منتظر بودند پس از به قدرت رسیدن مخالفان یانوکوویچ، گرجستانی دیگر در اوکراین تحقق یابد؛ اما روسيه تلاش كرد تا كمتر از ابزار نظامي براي رسيدن به اهدافش استفاده كند. آمریکا و متحدان غربی آنها در موضوع سوریه، روسیه را به دخالت در کشور سوریه متهم می کردند اما این بار با تغییر زمین بازی، آنها بودند که در امور اوکراین به طور آشکار دخالت کردند و در مقابل روس ها، چهره ای حقوق بشری به خود گرفتند. روس ها می توانستند به راحتی و با توجه به اقبال عمومی که در شرق اوکراین نسبت به آنها وجود دارد نه تنها کریمه بلکه خارکف، دونتسک و لوهانسک را نیز به تصرف خود درآورند. اما روسیه خواستار برگزاری همه پرسی شد. تفاوت دموکراسی کریمه با دموکراسی کی یف آن بود که در کریمه با همه پرسی روسیه مدیریت کرد و این منطقه را به خود پیوند زد، حال آنکه در کی یف غرب با توسل به زور و شورش، دولت را از آن خود کرد. کشورهای غربی باید این واقعیت را بپذیرند که اگر دموکراسی کف خیابانی را برای غرب اوکراین پذیرفته اند، باید این نوع دموکراسی را در شرق این کشور نیز بپذیرند. در کی یف مخالفان دولت یانوکوویچ با حمایت آشکار غرب، مسند قدرت را به دست گرفتند، اما اکنون همین دموکراسی را برای مردم شرق کشورشان بر نمی تابند. جدایی کریمه از اوکراین بر اساس معیارهای روی کار آمدن مخالفان، عین دموکراسی است. دولتمردان اوکراینی به خوبی می دانند که ادعایی که آنها علیه حضور نیروهای روس مطرح می کنند، ادله ای محکمه پسند ندارد و به همین خاطر تنها در رسانه ها بر آن تاکید می کنند و بر موج رسانه ای غرب سوار هستند. حال آنکه اگر این ادعاها خاستگاه قانونی داشت، بدون تردید از راه دادگاه های بین المللی پیگیری می نمودند. یکبار دیگر به ابتدای سخن برگردیم. از تحریم ها علیه روسیه با ورود اسنودن شروع کردم و می خواهم با تحریم های این بار غرب به بهانه کریمه علیه روسیه خاتمه دهم. آمریکا و متحدان غربی آنها که با اعمال تحریم ها علیه ایران، خود نیز دچار ضررهایی شده اند، به خوبی آگاه هستند تحریم کشور بزرگی همانند روسیه که پنجمین اقتصاد بزرگ دنیا می باشد و سالانه به میزان ۴۶۰ میلیارد دلار با اروپا و ۴۰ میلیارد دلار با آمریکا حجم تجارت خارجی دارد، نه تنها کار آسانی نیست بلکه حتی می توان گفت نشدنی است. از این رو مطرح شدن تحریم ها علیه روسیه تنها می تواند خوراکی برای افکار عمومی باشد و یقینا دولتمردان دو کشور بزرگ هم چون فدراسیون روسیه و ایالات متحده آمریکا بر اهمیت همکاری های مشترک خود آگاه هستند. به نظر می رسد آمریکا با مطرح کردن گزینه تحریم علیه روسیه می خواهد در اذهان عمومی قدرت اقتصادی بالای خود را نشان دهد به این معنا که مردم احساس کنند هر کجا که کشوری در مقابل ایالات متحده بایستد، این کشور به راحتی می توانند بااستفاده از ابزار تحریم آن کشور را نابود کند؛ در مقابل نیز روسیه از همین ابزار در بعد رسانه ای استفاده می کند و آمریکا را به تحریم هایی تهدید خواهد نمود؛ اما همه اینها تنها بعد رسانه ای دارد. سیاستمداران و دولتمردان آمریکایی و روس به خوبی می دانند که بر روی کره زمین زیست می کنند و قوانین آن را به خوبی می دانند، از این رو حفظ همکاری های مشترک و در قدرت ماندن نیز برای آنها بسیار ارزشمند خواهد بود. نویسنده: احمد وخشیته، سردبیر سایت ایراس؛ پایان متن/

دیدگاه روسیه در قبال انتخابات اوکراین

$
0
0
ایراس؛ در حالی که کشورهای غربی خواهان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری اوکراین در موعد مقرر هستند، روسیه نظری مخالف این امر را ابراز می نماید. به گزارش ایراس به نقل از راشاتودی، از نظر کرملین عدم وجود خشونت یکی از معیارهای برگزاری انتخابات است که این امر هم اکنون در اوکراین مشاهده نمی شود. سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه در این رابطه می گوید: "برگزاری انتخابات باید در فضایی آزاد، منصفانه، عاری از خشونت و تحت نظارت سازمان های بی طرف بین المللی برگزار شود، و نگرش مسکو به انتخابات اوکراین بسته به برآورده شدن این معیارها خواهد بود."روس ها معتقدند کی یف باید با پایان دادن به عملیات نظامی خود در شرق کشور، به حقوق و آزادی های مشروع مردم این منطقه توجه کند. پایان خبر/

استقرار دائم نیروهای ناتو در اروپای شرقی

$
0
0
ایراس؛ ناتو باید استقرار دائم نیروهای نظامی خود در بخش هایی از اروپای شرقی را در نظر گیرد. به گزارش ایراس به نقل از رویترز، این مطلب را "فیلیپ برید لاو" فرمانده ارشد نظامی ناتو بیان نمود. به گفته لاو، این امر به دنبال افزایش تنش بین روسیه و اوکراین صورت خواهد گرفت. سازمان پیمان آتلانتیک شمالی همواره از نیروی دریایی و هوایی و ارتش خود به صورت کوتاه مدت در برخی کشورهای اروپایی نظیر لهستان و رومانی استفاده می کند که این امر اکنون می تواند تغییر نماید. رهبران ناتو اجلاس بعدی خود را در ماه سپتامبر برگزار می نمایند و ممکن است بحث استقرار دائمی نیروهای این سازمان در این نشست مورد بحث و بررسی قرار گیرد.  پایان خبر/

مسکو خواستار متوقف شدن فعالیت فاشیست ها شد

$
0
0
ایراس؛ غرب همچنان به چشم پوشی از این واقعیت می پردازد که ارتش اوکراین در کنار نئونازی ها علیه مردم شرق این کشور می جنگد. به گزارش ایراس به نقل از ریانووستی، این خبر را "سرگئی لاوروف" وزیر امور خارجه روسیه بیان نمود. لاوروف با عنوان این مطلب که وزرای دفاع ناتو طی درگیری های ماه فوریه اوکراین خواستار بی طرفی ارتش در امور سیاسی بودند، تاکید کرد که این مقامات هم اکنون به تایید مشروعیت عملیات "به اصطلاح ضد ترووریستی" ارتش علیه مخالفین در شرق کشور می پردازند. از نظر مسکو،اعضای شورای اروپا باید به صورتی محکم و پایدار خواستار متوقف کردن فعالیت ملی گرایان افراطی در اوکراین و اقدامات فاشیستی آن ها باشند. پایان خبر/

روسیه خواستار بی طرفی سازمان ملل شد

$
0
0
ایراس؛ روسیه خواستار بی طرفی سازمان ملل متحد در قبال تحولات اوکراین شد. به گزارش ایراس به نقل از ریانووستی، این موضوع را وزارت امور خارجه روسیه با انتشار بیانیه ای پس از دیدار "گنادی گاتیلوف" معاون وزیر امور خارجه این کشور با "جفری فلتمن" معاون دبیرکل سازمان ملل بیان نمود. به گفته این دیپلمات روسی،سازمان ملل باید در ارزیابی از وضعیت اوکراین و تحولاتی که در این کشور رخ می دهد رویکرد بی طرفانه ای از خود نشان دهد. بر اساس دیدگاه گاتیلوف، تنها یک گفتگوی جامع بین همه طرف های اوکراینی می تواند پایان بخش درگیری ها در این کشور شود. بیانیه وزارت امور خارجه روسیه در حالی منتشر می شود که فلتمن قرار است برای دیدار با مقامات اوکراینی عازم کی یف شود. پایان خبر/
Viewing all 1766 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>