پیوند کارل پتر با فرهنگ آلمانی که شاید ارتباط عمیقی به ازدواجش با کاترین داشته، به ازدواج مادرش«آنا» با شاهزاده کارل فردریک آلمانی بازمیگردد. ملکه الیزابت که جانشین پدرش پتر کبیر شده بود، با وجود تردیدهایش، علاقهمند بود خواهرزاده خود و در واقع تنها نوه پسر پتر کبیر را به جانشینی خود انتخاب کند. کارل پتر چند ماه پس از تولد مادر و در نوجوانی پدرش را از دست داد و در چهارده سالگی کاخ سلطنتی هولشتاین را به قصد سن پتربورگ ترک کرد تا به عنوان ولیعهد و وارث تاج و تخت روسیه معرفی شود. با ضعفهایی که پتر داشت، پس از چند ماه الیزابت متوجه اشتباه خود شد اما سعی در تعلیم و تربیتش نمود و در ۱۷۷۴ تصمیم گرفت برایش همسر مناسبی بیابد. فردریک دوم شاه پروس، الیزابت را متقاعد کرد شاهزاده خانمی از یک امیرنشین کوچک آلمانی را برای همسری ولیعهد انتخاب کند تا دربار روسیه در معرض نفوذ و رقابت خانوادههای سلطنتی بزرگ اروپا قرار نگیرد. این شاهزاده خانم، پرنسس سوفیا یا همان کاترین کبیر سالهاي بعد بود. البته تلاش پرنسس یوهانا، مادر سوفیا در این ازدواج بیتأثیر نبود. پادشاه پروس درصدد یافتن نفوذ در دربار الیزابت زمینه ازدواج ولیعهد روسیه با شاهزاده خانمی از یک امیرنشین کوچک آلمانی که تحت نفوذش بود را فراهم کرد. الیزابت نیز گمان میکرد که یک شاهزاده خانم گمنام از یک امیرنشین کوچک تحت سلطه و نفوذ او قرار خواهد گرفت. سرانجام ازدواج آنها پس از دو سال در ۲۱ اوت ۱۷۴۵ در کاخ تزاری صورت گرفت. کاترین در کمین تاج و تخت روسیه شاید تا آن زمان تاج و تخت روسیه، زن و شوهر نامناسبی چون پتر و کاترین به خود ندیده بود. ولیعهد از جهات بدنی و اخلاقی و روحی بسیار ضعیف و ناتوان بود. کاترین با سابقه سختیهایی که در خانواده پدری کشیده بود، با شهامت در برابر ناملایمات دربار روسیه ایستادگی میکرد. با بروز جنگ میان الیزابت و پادشاه پروس، کاترین به همکاری با ژنرال پروسی متهم شد؛ اما کاترین با زیرکی از خود دفاع کرد و بیگناهی خود را نشان داد و بر مقام منزلتش افزود. پس از این واقعه کاترین در انزوا وقت خود را صرف مطالعه آثار نویسندگان فرانسوی و آموختن زبان روسی کرد. او با اطمینان به اینکه روزی امپراتریس شود تصمیم گرفت آلمانی بودن خود را فراموش کند. حتی برای خوشایند مردم کشور جدید خود با اینکه پروتستان بود اما در باطن عقیده مذهبی نداشت؛ به مذهب ارتدکس پیوست و در این راه تعصب به خرج داد. با مرگ الیزابت، پتر سوم که جانشین او شده بود، به فکر افتاد کاترین را به اتهام خیانت زندانی کند. اما با این نقشه خطری از سوی مجلس سنا و دربار و ارتش متوجه او شد. با محبوبیتی که كاترین کسب کرده بود، توطئهای علیه تزار ترتیب داده شد که نهایتا منجر به مرگ مشکوک او و قرار گرفتن زمام اختیار در دست کاترین شد. کاترین بر تخت امپراتوری روسیه روز ۲۲ سپتامبر ۱۷۶۲ کاترین، شاهزاده خانم آلمانی که حال روسی شده بود، در کلیسای جامع قدیمی آسومپسیون تاج امپراتوری روسیه را بر سر مینهد. به تدریج او باید با نارضایتی کلیسا از بر تختنشینیاش مقابله میکرد. برای کنار آمدن با روحانیت فرمان غیر مذهبی کردن اموال کلیسا را که پتر سوم صادر کرده بود، لغو کرد. اما وقتی ناسازگاری ارباب کلیسا را مشاهده کرد اداره املاک کلیسا را به طور دائم به هیئت اقتصادی دولت واگذار کرد. مسائلی از این دست بر اقتدار ملکه افزوده و او را به جنگ و ستیز عادت داد. به طوری که کاترین صفحهای مربوط به وحدت جغرافیایی امپراتوری گشود که اگرچه پیش از او آغاز شده بود، اما کاترین آن را به نتیجه مثبت و مطلوبی برای روسیه رساند. در کنار آن به فکر تجارت با کشورهای خارجی افتاد و بر قدرت روسیه افزود. آخرین سالهای دوران حکومت کاترین در بعد سیاسی سراسر افتخار و پیروزی بود. امپراتوری روسیه، امپراتوری عثمانی را به ضعف و زوال کشاند؛ امپراتوری اتریش سر تسلیم فرود آورد؛ تمام سرزمینهای شرقی آلمان تحت حمایت روسیه قرار گرفت. شورشهایی چون پوگاچف امپراتوری را تهدید نمی کرد. البته ملت روسیه از فتوحات جنگی و هزینههای سنگینی که صرف قدرت و مخارج امپراتریس میشد، خسته و فرسوده بودند و طبقه دوم اجتماع انتظار میکشیدند تا روزی تغییری حاصل شود. اهتمامات فرهنگی کاترین برای گذشتن شهرت و افتخارش از مرزهای روسیه متوجه بود که باید مبلغینی در مجامع روشنفکری اروپایی برای خود فراهم کند. چنانکه مکاتباتش با ولتر و دوستیاش با گریم که از سالها پیش به عنوان نماینده ادبی او در پاریس بود، مشهور است. کاترین از آغاز جوانی به فلسفه، ادبیات، فلسفه و تمدن و فرهنگ اروپایی و به خصوص فرانسه علاقه زیادی داشت و پیوسته در حفظ این ارتباط میکوشید و آثار و عقاید بزرگان علم و ادب آن کشورها را مورد مطالعه قرار میداد. از آنجا که او به اروپا تعلق خاطر داشت، باعث شد در دوره حکومتش فرهنگ روسی تا حد زیادی از دانش و تمدن اروپایی بهره برد. کاترین با فلاسفه و دانشمندان اروپا ارتباط برقرار کرد و از افکار فلسفی و عقاید و آرای آنان بهره برد. در این هنگام پارلمان پاریس افکار فلسفی دایره المعارف را محکوم کرده بود؛ امپراتریس روسیه برای جلب آنها کتابخانه دیدرو فیلسوف فرانسوی را خریداری کرد و از وی دعوت کرد به پتربورگ برود. فلاکونت مجسمه ساز فرانسوی که در پتربورگ به سر میبرد توجه کاترین را به خود جلب کرد و از طرف وی مأمور ساختن مجسمهای از پتر کبیر و خود وی شد. این اقدامات فرهنگ و تمدن روسیه را با اروپا تا حد زیادی پیوند داد و دوره درخشان در تاریخ روسیه رقم زد. اقدامات داخلی کاترین در راه پیشرفت روسیه به اقدامات زیادی دست زد که هر یک بر قدرتش بیش از پیش افزود. او از بینظمی و اختلالی که در خلقیات و عادات و قوانین مردم روسیه و هرج و مرجی که خصوصا در امور ایالات به وجود آمده بود، رنج میبرد و فرمان "ناکاز" را برای وضع قوانینی جدید صادر کرد. او مقررات عمومی آموزش و پرورش اطفال پسر و دختر را که برگرفته از اندیشههای جان لاک و روسو بود تنظیم کرد. همچنین طرح نوانخانه اطفال سر راهی، مدرسه مامایی، بنای بهداشت عمومی و یک انستیتوی تعلیم و تربیت برای دختران جوان اشراف را به اجرا درآورد. برای زراعت و کشاورزی زمینهای غنی اوکراین و ولگا با اعطای امتیازاتی از قبیل وام برای ساختن خانه، معافی از هرگونه مالیات به مدت سی سال، معافی از خدمت نظام و آزادی مذهب مهاجران آلمانی را جذب کرد. همچنین طبیبان، دندانپزشکان، معماران، مهندسان و صنعتگران را از چهارگوشه اروپا به روسیه دعوت کرد. از دخالت دولت در تجارت اشخاص جلوگیری کرد و آنها را مورد تشویق قرار داد. به تجار دستور داد در گروههای صنفی متشکل شوند تا روحیه کار و تلاش بالا رود. یک کمیسیون مالی تشکیل داد تا مراقب تجدید ذوب و ضرب سکههای در گردش در امپراتوری باشد. کمیسیون دیگری اصلاح فساد امور اداری را تحت نظر گرفت. کمیسیون دیگری موسوم به ارتش، به ایجاد زرادخانهها و پادگانها و ساختن راههای نظامی پرداخت. برای کاترین برای تجدید سازمان داخلی روسیه، کار زیاد، وقت محدود و روسیه بسیار وسیع بود. از آنجا که شیوع ابله در دوره زمامداری کاترین خسارت زیادی به بار آورد؛ وی به آبله کوبی نیز پرداخت. کاترین از آرزو و اهتمام خود در راه پیشرفت روسیه در نامهای به ژان ژاک سیور، اقتصاددان مشاورش چنین سخن رانده:«باید بدانید که با چه کسی سروکار دارید. شما بطور روزمره با من در تماس خواهید بود و متوجه خواهید شد که من هدف دیگری جز خوشبختی و افتخار وطن و میل و علاقه دیگری جز سلامت و نیکی اتباعم از هر طبقهای که باشند، ندارم. تمام اندیشههای من در این مسیر سیر میکند که در داخل و خارج امپراتوری همه راضی و راحت باشند.» منابع: بریان شانی نوف، نیکلای، تاریخ روسیه از آغاز تا انقلاب اکتبر، ترجمه خانبابا بیانی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چ سوم، ۱۳۸۳. تروایا، هانری؛ کاترین کبیر، ترجمه ناد علی همدانی، تهران، نگاه، چ اول، ۱۳۸۲. اولدنبورگ، زویا، کاترین کبیر، ترجمه محمود طلوعی، تهران، نشر تهران، چ دوم، ۱۳۸۶. نويسنده: افسانه روشن، عضو شوراي فرهنگي ايراس