مقدمهدر حالی که ایالاتمتحده آمریکا به همراه ژاپن و فیلیپین یک سری مانورهای دریایی را در راستای استراتژی ایجاد توازن در آسیا و اقیانوس آرام پیریزی کردهاند؛ بزرگترین مانور دریایی روسیه و چین از ۵ تا ۱۲ جولای سال ۲۰۱۳ در آبهای خلیج پطرکبیر در شرق روسیه برگزار شد. برخی منابع گفتهاند در این مانور گسترده ۱۹ ناو مختلف حضور داشتند که از سوی پکن ۴ ناوشکن، دو ناوچه موشک انداز، یک کشتی پشتیبانی؛ سه بالگرد، یک زیر دریایی و یک واحد ویژه و از طرف روسیه نیز علاوه بر ۱۲ ناو مختلف، برای اولین بار هواپیماهای سوخوی۲۴ SU- شرکت داشتند. هدف اعلام شده از این تمرین نظامی مشترک نیز شبیه سازی تصرف کشتیهای ربوده شده توسط دزدان دریایی، عملیات جستجو و نجات، افزایش ظرفیت هماهنگی عملیاتهای نظامی برای تامین ثبات و امنیت منطقهای، آشنا نمودن افسران نیروی دریایی چین با عملیاتهای خارج از چارچوب مانورهای سنتی، دفاع هوایی-دریایی مشترک، حمله به اهداف دریایی متمرکز، اسکورت کشتیهای تجاری و اهداف زیر سطحی عنوان گردیده است. نگاهی به گذشته همکاریهای نظامی دو کشور نشان میدهد سلسله مانورهای مشترک مسکو و پکن از سال ۲۰۰۳ تاکنون در چارچوب تمرینهای نظامی دو جانبه و چندجانبه شامل ائتلاف ۲۰۰۳، ماموریت صلح ۲۰۰۵، ماموریت صلح ۲۰۰۷، ماموریت صلح ۲۰۰۹، سپرصلح ۲۰۰۹، ماموریت صلح ۲۰۱۰، دریای مشترک ۲۰۱۲، ماموریت صلح ۲۰۱۲ صورت گرفته است. علاوه بر این پس از برگزاری مانور مشترک دریایی اخیر نیز از تاریخ ۲۷جولای تا۵ آگوست سالجاری میلادی مانور مشترک ضد تروریستی دو کشور با نام "ماموریت صلح۲۰۱۳"در منطقه چلیابینسک روسیه برگزار خواهد شد. اهداف واقعی مانور اعتقاد بر این است که "مانور دریای مشترک۲۰۱۳ "مسکو و پکن در پاسخ به تمرینهای نظامی آبی-خاکی ژاپن و آمریکا که در ژوئن ۲۰۱۳ در جزیره سن کلمانته در سواحل کالیفرنیا برگزار شده، صورت میگیرد. همچنین در محافل نظامی غربی این درک وجود دارد که تمرینات نظامی مذکور در پاسخ به استراتژی ایجاد توازن آمریکا در آسیا و با توجه به اختلافات دریایی چین با ژاپن در مورد جزایر سنکاکو، دیائوکو در شرق دریای چین و نیز ویتنام و فیلیپین بر سر جزایر اسپراتلی در جنوب دریای چین میباشد. یک سایت وابسته به مراکز مطالعاتی چین نیز مانور مذکور را در راستای شراکت استراتژیک روسیه و چین و در جهت خنثی سازی فعالیتهای ژاپن و آمریکا ارزیابی کرده و میگوید پیوند بین چین و روسیه نه تنها مطابق نیازهای استراتژیک دو کشور است بلکه به منزله نیروی قدرتمند مخالف هژمونی غرب تلقی میشود. این تمرین مشترک نظامی به طور وسیعی از طرف رسانههای چینی پوشش داده شده و علیرغم اینکه وزارت دفاع این کشور هدف از برگزاری مانور را هیچ طرف ثالثی ندانسته ولی واضح است که این تمرین نظامی در نخستین گام پیغامی آشکار برای آمریکا تلقی شده و نشان میدهد پکن به سرعت در حال ساخت قدرت دریایی خود با بهرهگیری از تجارب مسکو میباشد. ضمن آنکه با مشارکت روسیه، چینیها نشان میدهند در هماوردی با آمریکا تنها نیستند. علاوه بر این آنچه بر نگرانی پکن و تلاش این کشور برای اتحاد نظامی با روسیه افزوده آن است که در کنفرانس امنیتی آسیا که ماه گذشته در سنگاپور برگزار شد چاک هگل، وزیر دفاع آمریکا اعلام کرد واشنگتن (تا سال۲۰۲۰) ۶۰ درصد موجودی نیروی دریایی و نیروی هوائی مستقر در خارج از کشور خود را به آسیا و اقیانوس آرام اختصاص خواهد داد در همین حال ایالاتمتحده آمریکا تمرینات نظامی مکرری با متحدان خود در آبهای مقابل سرزمین چین برگزار و هوشمندانه در جهت مهار پکن و حفظ هژمونی خود در منطقه، شعله ور کردن اختلافات در شرق و جنوب دریای چین را در دستور سیاستخارجی خود قرار داده است. گفته میشود همکاری روسیه و چین در انجام مانورهای منظم و مستمر و انعقاد قراردادهای نظامی برای پکن منفعت قابل ملاحظهای نیز داشته است زیرا چین در مدرانیزاسیون نظامی و ارتقاء ظرفیت تولید دفاعی به ویژه در زمینه زیردریاییهای استراتژیک، موشکهای جنگنده و سیستمهای دریایی به نتایج موفقیتآمیزی دست یافته و در برخی از آنها به طراحیهای بومی که مشابه سیستمهای روسی هستند نائل شده است. در همین راستا پرفسور نان لی، در دپارتمان تحقیقات استراتژیک دانشکده نیروی دریایی آمریکا در نیوپورت معتقد است تنوع ناوگانها و پیچیدگی مانور نشان میدهد که به طور ناگهانی همکاریهای نظامی روسیه و چین ارتقاء یافته است . مشکلات روسیه و چین در روابط با ژاپن در چند ماه گذشته حزب لیبرال دموکرات ژاپن مواضع سرسختانهای در قبال اختلافات ارضی خود با چین اتخاذ نموده و در تلاش است با کمک ایالاتمتحده آمریکا، متحد سنتی خود چین را محدود نماید به همین دلیل است که تلاش برای اصلاح قانون اساسی صلح طلب ژاپن و چشم پوشی از سوابق گذشته نظامی این کشور از سوی راستگرایان در ژاپن حساسیت پکن را برانگیخته و به زعم ناظرین چینی، ژاپنیها قصد دارند نظم بینالمللی پس از جنگ جهانی دوم را به چالش کشیده و قدرت نظامی خود را به طور وسیعی احیاء کنند. از این منظر مانور دریایی روسیه و چین یک اقدام به موقع ارزیابی گردیده که چشم انداز امنیتی شرق آسیا و بازی استراتژیک ژاپن-آمریکا و همکاری روسیه - چین را به نحو بیسابقهای علنی ساخته است. گفته میشود جلوگیری از پیشرفت چین، تسلط بر نظم دریایی شرق آسیا و استقرار سیستم ضد موشکی در این منطقه از اهداف سهگانه محور آمریکایی و ژاپنی میباشد و کشاندن کشورهای منطقه نظیر فیلیپین و ویتنام به این تقابل از مسیر تشویق این کشورها به بزرگنمائی اختلافات ارضی و چالشهای عمدی با چین در دریای چین جنوبی در دستور کار واشنگتن قرار دارد. بدیهی است در شرایطی که روسیه نیز در مورد جزایر کوریل با ژاپن اختلافات ارضی حل نشدهای دارد از افزایش قدرت توکیو و حضور گستردهتر آمریکا در کنار مرزهای شرقی خود بیمناک شده و درصدد است همکاری استراتژیک مشارکت جویانه خود با چین را گسترش دهد لذا به باور عدهای از ناظرین هم اینک در کنار محور قدیمی آمریکایی-ژاپنی، محور چینی-روسی به مثابه یک نیروی جدید نوخاسته که به تغییر تنظیمات سابق منطقهای بر ضد خود واکنش نشان داده در حال پدیدار شدن است. این اعتقاد وجود دارد که اتحادیه ملتهای شرق آسیا، هند، کره و استرالیا نیز تلاش خواهند کرد با راضی نگه داشتن هر دو گروه حسب منافع ملی خود به یکی از این دو محور مذکور متمایل شوند. بزرگ جلوه دادن اختلافات مسکو و پکن در عین رابطه استراتژیک منابع غربی که از توسعه روابط دو همسایه قدرتمند و مخالف غرب ناخشنود هستند در تلاشند ضمن کوچک جلوه دادن شکل گیری سریع محور روسی-چینی اختلافات دو کشور همسایه را بزرگنمائی کنند. به طوری که نیویورک تایمز در تحلیل خود راجع به مانور مشترک دریایی پکن و مسکو با اشاره به سرخوردگی واشنگتن از تلاشهای روسیه و چین برای جلوگیری از اقدامات شورای امنیت علیه رژیم بشار اسد در سوریه، گسترش روابط مسکو و پکن را "تاکتیکی" و نه راهبردی ارزیابی کرده و به دوستی مسکو با کشورهایی نظیر فیلیپین و ویتنام که با پکن اختلافات ارضی دارند اشاره میکند. در این مورد گفته میشود روسیه با تقویت صنعت دفاعی خود، صادرات سلاحهایش را در سراسر آسیای جنوب شرقی و خصوصا کشورهایی که با چین روابط نامطلوبی دارند گسترش داده و در مقابل اختلافات ارضی چین با این کشورها سکوت معناداری پیشه کرده و حتی شرکتهای انرژی روسیه به انجام معاملات خود برای توسعه منابع نفت و گاز مشغول هستند که ویتنام نمونه بارز آن است که در آبهای ادعا شده چین به انعقاد قرارداد با بخش انرژی روسیه مبادرت نموده و حتی مسکو اقدام به فروش زیردریاییهای پیشرفته به نیروی دریایی این کشور کرده است. از سوی دیگر در آسیایمرکزی قدرت اقتصادی چین، روسیه را به حاشیه رانده به طوریکه سرمایه چینی در کشورهای این منطقه در توسعه جادهها و خطوط انرژی منطقه موثر واقع شده و باعث رویکرد کشورهای آسیای مرکزی(به استثناء ازبکستان) به سمت چین شده و به باور کارشناسان بخشی از تلاش مسکو برای کشاندن کشورهای آسیای مرکزی به محور اتحادیه گمرکی روسیه-بلاروس-قزاقستان در چارچوب رقابت با چین ارزیابی میشود. دامن زدن به ترس چینی در روسیه نیز یکی از ابزارهای تبلیغاتی غرب علیه اتحاد دو کشور همسایه محسوب میشود بطوریکه نگرانی روسها از تصرف نواحی کم جمعیت و غنی از منابع طبیعی شرق دور روسیه توسط چین پرجمعیت به یکی از پایههای ثابت کم اهمیت جلوه دادن همکاریهای پکن و مسکو بدل شده است. با این وجود پرفسور وانگ نینگ، رئیس مرکز مطالعات روسیه در دانشگاه مطالعات بینالمللی شانگهای میگوید این مانور نشان میدهد روابط مسکو و پکن به نحو بیسابقهای بهبود یافته و دو کشور یکدیگر را در عرصه بینالمللی مورد حمایت قرار میدهند و متمایل به وجود جهان چندقطبی که قدرت آمریکا در آن کاهش یافته دارند. مضافا دو کشور اگرچه در برخی نقاط دچار اختلاف منافع هستند لیکن در اغلب مکانیسمهای نهادی جدید مانند سازمان همکاری شانگهای، بریکس، گروه بیست و شورای امنیت سازمانملل متحد در سیاستهای کلی و بنیادین جهانی که اغلب در تقابل با انتظامات غربی است سیاستهای یکسانی اتخاذ مینمایند که اختلاف منافع دو کشور در برخی حوزه ها در کنار این قبیل اقدامات همگرایانه رنگ میبازند. جمعبندی باید اذعان کرد مانور مشترک دریایی روسیه و چین که با گذشت چند ماه از سفر شی جین پینگ، رئیسجمهور چین به روسیه انجام یافته، نشان از عزم راسخ دو کشور برای ارتقاء سطح روابط راهبردی و حاکی از نگرانی آنها از تحولات شرق آسیا و پیش درآمد شکل گیری محور جدید "روسی-چینی" در این منطقه است که با در نظر داشت اختلافات مختلف دو کشور با آمریکا در سایر عرصهها، دور از انتظار نخواهد بود همکاریهای رو به توسعه زرد و اسلاو در سایر ساختارهای بینالمللی نیز به نحو جهش یافتهای تقویت شود. واضح است با گسترش محور ضد چینی –روسی و همگرا شدن تعدادی از کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا در مدار آمریکایی –ژاپنی، مسکو و پکن نیز درصدد برمیآیند با هدف متوازن کردن هژمونی آمریکا و شکل دهی جهان چند قطبی، کشورهای مخالف واشنگتن و غرب را در ساختارهای نظام مند جدید جذب نمایند که با توجه به شاکله امنیتی سازمان همکاری شانگهای و استعداد این سازمان برای توسعه کیفی و کمی، گسترش ساختار مذکور برای مقابله با زیاده طلبیهای واشنگتن در آینده نزدیک دور از انتظار نبوده و در اولویت قرار خواهد گرفت و به باور تعدادی از کارشناسان در آینده شاهد تحولات بیشتری خواهیم بود. نویسنده: سیدعبدالرضا موسوی بفروئی