گفتوگوها و روابط بين "لف تالستوي" و "آنتون چخوف"، مانند مراودات بسیاری دیگر از مشاهیر همدوره، هميشه براي منتقدان، نويسندگان و محققان ادبي جذاب بوده است. این دو نویسنده روسی در یک کشور و در یک برهه زمانی فعالیت داشتند و از این نظر افکار و سبکهای آنها قابل مقایسه و جالب به نظر میرسد و جذابتر از هر چیز نظرات و عقاید آنها درباره یکدیگر است. "لف نیکالایيویچ تالستوی"، نویسنده و فعال سیاسی و اجتماعی روس بود و "آنتون پاولوویچ چِخوف" نیز داستاننویس و نمایشنامهنویس برجستهی روسی بود. هر دو آنها از مشهورترین نویسندگان و بزرگترین شخصیتهای تاریخ روسیه به شمار میآیند و برای مردم جهان شناخته شدهاند. "آنتون چخوف" به عنوان دومین نمایشنامهنویس بزرگ جهان پس از "ویلیام شکسپیر" شناخته شده است و در دنیای ادبیات به خاطر داستانهای کوتاه و نمایشنامههای بینظیرش معروف است و در همه دنیا به ویژه در میان انگلیسی زبانها از محبوبیت خاصی برخوردار است و طرفداران زیادی دارد. با این حال "چخوف" نیز مانند بسیاری دیگر از مشاهیر منتقدان سرسختی دارد. اولین منتقد او کسی نیست جز هموطن و همدوره او "لف نیکالایيویچ تالستوی" و از جمله دیگر منتقدان او میتوان به "ارنست همینگوی"، نویسنده معروف امریکایی، اشاره کرد. معروفترین انتقاد تالستوی از چخوف که به وضوح ایده او را درباره این نمایشنامهنویس بیان میکند، این است: "بدتر از شکسپیر". چخوف در بخشی از خاطراتش برای دوست نزدیکش "گندیچ" تعریف میکند که: روزی "تالستوي" بيمار بود و من براي عيادت از او به منزلش رفتم. آن روز درباره مباحث مختلفي از جمله آثار من و نمايشنامههايم صحبت كرديم. پيرمرد در اين مباحث مرا همراهي كرد و زمان خداحافظي مرا بوسيد. بعد از بوسه خداحافظي خيلي آرام به من گفت كه "از نمايشنامههاي تو بيزارم و از ديدگاه من نمايشنامههاي تو از نمايشنامههاي " ویلیام شكسپير" كه آنها هم چندان تعريفي نبودند، بدتر است." زماني دیگر نیز "تالستوي" درباره شخصيتهاي نمايشنامههاي چخوف گفته که "آنها هيچ هدف و منظوري ندارند." و حتی تالستوي يک بار به "چخوف" گفته بود: "قهرمانهاي تو به چه دردی ميخورند؟ آنها مدام از روي کاناپه بلند ميشوند، ميروند دستشويي و از دستشويي بر ميگردند روي کاناپه مينشينند." برداشت "چخوف" از این ابراز عقیده "تالستوی" حتی جالبتر و پرمعناتر از گفتههای تالستوی است. گرچه بسیاری این گفتار "تالستوی" را نظر منفی او نسبت به چخوف و آثارش تلقی میکنند اما "چخوف" که همواره درکی متفاوت از وقایع زندگی دارد، در این مورد نیز نظري خشک و منفی ندارد و از این فرصت نیز برای ابراز دیدگاه خاص خود با طنزی ظریف استفاده میکند. او که از آمدن نام خودش در کنار نام "ویلیام شکسپیر" آن هم توسط "لف تالستوی" مسرور است؛ در نامهای به "ايوان بونين"، از دوستانش که در سال ۱۹۳۳ مدال نوبل ادبیات را کسب کرد، به اين موضوع به صورت مستقيم اشاره كرده و گفته "تالستوي نويسنده توانا و قدرتمندي است كه از تمامي نويسندگان بيزار است و قصد دارد ما را ناديده بگيرد. من بسیار او را قابل تقدیر میدانم. آنچه در او بیشتر از همهچیز تحسین مرا برمیانگیزد، این است که او از همهی ما نویسندگان متنفر است. اگر بخواهم دقیقتر بگویم، او با ما کاملاً مانند یک فضای خالی برخورد میکند. میتوانی بگویی که او گاهی "موپاسان" یا "کوپرین" یا "سمنوف"، یا خود من را تحسین میکند، اما چرا او ما را ستایش میکند؟ ساده است: بهخاطر این که او با ما مثل کودکان برخورد میکند. اما دلیل من در مورد "شکسپیر" متفاوت است: "شکسپیر" او را آزار میدهد، چون او یک نویسندهی بالغ و رشدیافته است و آن گونه که "تالستوی" مینویسد، نمینویسد." البته لازم به ذکر است که در زمانی دیگر چخوف نزد "گندیچ" اعتراف کرده است: "وقتی در حال نوشتن نمایشنامه جدیدی هستم و میخواهم شخصیت را از صحنه بیرون ببرم، حرفهای "تالستوی" را به یاد میآورم و فکر میکنم شخصیت کجا میرود، هم دلم میخواهد بخندم و هم عصبانی میشوم." این سخن چخوف نشاندهنده تاثیر سخنان تالستوی در پیشرفت کارهای بعدی اوست. با وجود نظرات تند و منتقدانه و به ظاهر منفی تالستوی در مورد چخوف، آنتون چخوف که سی و دو سال جوانتر از تالستوی است، ایدهای کاملاً والا از او دارد و فرصت تحسین این رماننویس بینظیر را هیچ گاه از دست نداده و در جایی میگوید: وقتي ادبيات يك تالستوي دارد، نويسنده بودن لذتبخش و ساده ميشود. حتي اگر بدانيد خودتان هيچ كاري انجام ندادهايد، چندان فاجعهبار نيست؛ چون تالستوي به جاي همه، اين كار را انجام ميدهد. حتی وقتی تالستوی درباره نمایشنامه "سه خواهر" که از آثار بزرگ چخوف است، میگوید: "حتي نميتوانم نمايشنامه را تا آخر بخوانم." و ادامه میدهد: "بالاخره حرف حساب اين نمايشنامه چيست؟"؛ چخوف بازهم پاسخی در این مورد نمیدهد. جالبترين جنبه روابط تالستوي و چخوف اين است كه آنها اكثر اوقات به صورت غيرمستقيم و از طريق افراد ديگر در ارتباط بودند. آنها شخصاً تنها ده بار يكديگر را ملاقات كردند و تمام اين جلسات تا كنون بارها و بارها مورد توصيف قرار گرفتهاند. فرزندان تالستوي و اقوام او و دوستان و آشنايان مشترك آن دو، در برخي از اين قرار ملاقاتها شركت داشتهاند و چگونگي روابط بين چخوف و تالستوي را توصيف نمودهاند. همچنين نامهها، يادداشتها و خاطرات اين افراد؛ از روابط پيچيده شخصي و حرفهاي اين دو نويسنده كلاسيك يك شمايل كلي ميدهد. از قرار ملاقاتهايي كه آن دو در شهر كريمه داشتهاند، عكسهايي به جا مانده است كه توسط سوفيا تالستوي، ايليا تالستوي يا پيوتر سرگينكو گرفته شدهاند. رابطه دوستی لف تالستوي و آنتون چخوف آنقدر جذابیت دارد که الهامبخش کارگردان نامدار روسی "مارلن خوتیسف" شد. وی در سال ۲۰۰۴ فیلم "نوچرنيايا" که درباره رابطه دوستی این دو نویسنده مشهور روسی است را نوشت و کارگردانی کرد. طرح اصلی داستان این فیلم به ملاقاتهای این دو نویسنده نابغه برمیگردد که در شهر کریمه اتفاق افتاده است. طی این ملاقاتها و گفتگوها شخصیت و خلقوخوی آن دو برای مخاطبان به خوبی نشان داده میشود و از طريق آشنايي با نگرشها، فلسفهها و افکار و عقاید این دو چهره برجسته ادبیات روسیه، در واقع رویکردهای افراد این قشر در آن دوره به خوبی تجسم میشود. "مارلن خوتیسف" در حدود هشت سال بر روی این فیلمنامه و ساختن فیلم آن کار کرده است و گرچه بیرون از روسیه شهرت زیادی ندارد اما از داستان دوستی این دو نویسنده روسیه که شهرت جهانی دارند، به خوبی استفاده کرده است تا اثری پرمخاطب خلق کند. در داستان این فیلم حول گفتوگوها و مراودات دو نویسنده بزرگ، شرایط آن دوره روسیه و فرهنگ و ادبیات آن زمان به تصویر کشیده شده است. منابع: ۱. مقاله هاروي پيتچر درباره چخوف /ترجمه: اختر اعتمادي؛ ماهنامه تجربه؛ شماره ۷، دی ۱۳۹۰ ۲. Yasnaya Polyana; Exhibition «Tolstoy and Chekhov – Chekhov and Tolstoy» http://ypmuseum.ru/en/۲۰۱۱-۰۴-۱۳-۱۷-۳۰-۴۴/۲۰۱۱-۰۴-۱۴-۱۹-۳۴-۴۰/۵۳۶--l------r.html ۳.آفتاب؛ تالستوی به چخوف: نمايشنامههای تو از آثار «شكسپير» هم بدترند؛ سه شنبه ۲۱ تير ۱۳۹۰ http://aftabnews.ir/vdcauwn۶w۴۹ne۰۱.k۵k۴.html marlen khutsiev Nevechernyaya ۴. Fipresci; Accurate Portraits of Six Successive Russian Generations; The Country's History is Lined With His Films; By Alexei Gusev http://www.fipresci.org/awards/texts/mkhutsiev_۲۰۱۱.htm ۵. russia-ic; Marlen Khutsiev celebrates his ۸۰ anniversary; ۵.۱۲.۲۰۰۵ http://www.russia-ic.com/news/show/۱۶۲۸/ نويسنده: مونا بقايي، عضو شوراي فرهنگي ايراس