كنستانتين سرگييويچ استانيسلاوسكي، در ۱۷ ژانويه ۱۸۶۳، در یکی از ثروتمندترین خانوادههای روسیه (خانوادهی آلکسیيف) به دنیا آمد و نام اصلي او نيز کنستانتین سرگييويچ آلکسیيف بود. استانيسلاوسكي استعداد بازيگري را از مادربزرگ فرانسوياش كه بازيگر مشهوري در پاريس بود، به ارث برد. وي در سال ۱۸۹۶ همراه با ولادیمیر نمیروویج دانچنکو، تئاتر هنری مسکو را تاسیس کردند و برای اولین تجربه نمایشنامه "مرغ دریایی" اثر آنتون چخوف را به روی صحنه بردند. بعدها استانیسلاوسکی از وسهوالود میرهولد دعوت کرد تا در اين مركز یک کارگاه آموزشی دایر کند. استانيسلاوسكي در اوايل قرن بيستم شروع به توسعهي سيستم خود در بازيگري كرد. وي براي بازيگر اهميت بسياري قايل بود و توانست يك سيستم مدون و كاربردي براي بازيگري ايجاد كند که برای نخستین بار توسط دو تن از شاگردانش به نامهای میخايیل چخوف و ریچارد بولسلاوسکی در آمریکا تدریس شد. به عقيدهي او براي آنكه تماشاگر بتواند بازيگر را در يك نقش بپذيرد و باور كند، بازيگر بايد نقش خودش را درك و باور كرده باشد. تا قبل از دهه ۱۸۸۰ میلادی، بازیگری، ریختاری سطحی و تجملاتی داشت. روی صحنه همهچیز اغراق شده و خیلی بزرگتر از حد طبیعی نمایش داده میشد. این شیوه نامشخص بازیگری، برای سالیان سال در کشورهای مختلف رایج بود و همگان، بازیگری نمایش را با همین ساختار اغراق شده میشناختند. استانیسلاوسکی این وضعیت را عوض کرد. او تئاتری را ترسیم کرد که در آن، زندگی واقعی مردم به تصویر کشیده میشد و بازیگران اجازه نداشتند غلو شده و خارج از حد طبیعی بازی کنند. عنصر چشمگیر روش استانیسلاوسکی این است که چنین روشی، یک قاعده تصادفی نیست بلکه یک سازوکار منظم و حساب شده است. او شرایطی فراهم میکرد تا بازیگران به خلق دوبارهی زندگی واقعی انسانها بپردازند. وقتی شما در مقابل جمعی صحبت میکنید، لابد خودتان متوجه شدهاید که شیوهی حرف زدن و رفتارتان بهطور ناخودآگاه از صحبت کردن و رفتار عادی شما متفاوت است. گاهی سرتان بهخارش میافتد اما ترجیح میدهید آنرا تحمل کنید، چون مردم شما را نگاه میکنند و شما فکر میکنید شاید درست نباشد که در مقابل آنها رفتار طبیعی و همیشگی خود را انجام دهید. استانیسلاوسکی این عادت ناخودآگاه مردم را میدانست. او سعی کرد به بازیگران یاد بدهد که در مقابل تماشاگران راحت باشند و کاملاً طبیعی بازی کنند. استانیسلاوسکی، همچنین پدیده تحریک احساسات انسانی را نیز ملاحظه و بررسی کرد. بازیگر، روی صحنه بدون هیچ دلیل واقعی، میخندید و گریه میکرد. این اشکها از کجا میآمد؟ یک شب استانیسلاوسکی، با تحریک احساسات بازیگران، کاری کرد که آنها بهشدت شروع به گریه کردند. او میخواست احساسات بازیگران، بهطور کامل تخلیه شود و برای اجرای بعدی دیگر دلیلی برای گریه نداشته باشند. اما در اجرای بعدی متوجه شد، احساسات هر زمان که تحریک شوند، خود را بروز میدهند. استانیسلاوسکی، بهدنبال روشی برای راه یافتن به دنیای عاطفی و احساسی بازیگر بود. او در پی شیوهی روشمندی بود که بازیگران بتوانند با بهکارگیری آن، دائماً احساسات خود را تحریک کرده و یک بازی طبیعی ارائه دهند. استانیسلاوسکی در تمام طول عمر خود به دنبال این روش بود، آن را کشف کرد و روش "کنشهای فیزیکی" نامید. بازیگری از نظر استانیسلاوسکی رفتار طبیعی، متناسب با لحظه به لحظه نمایش، و زندگی حقیقی در یک شرایط تخیلی است. استانیسلاوسکی نظریات خود را در کتابهای "زندگی من در هنر"، "کار هنرپیشه روی خود" و "کار هنرپیشه روی نقش" به چاپ رساند. او در كتاب كار هنرپيشه بر نقش، درام "اتللو"ي شكسپير را به عنوان "متد" و الگوي آناليز متن براي بازيگران خود در نظر گرفته است. در جايي از كتاب استانيسلاوسكي به بازيگران خود ميگويد كه روي صحنه بروند و نقش دو شخصيت كناري نمايش "ياگو" و "رودريگو" را تمرين كنند. آنها وقتي به نزديكي سن ميرسند، بيدرنگ فرياد ميزند كه اين چه راه رفتني است. ياگو و رودريگو كه بازيگر نيستند. آنها آدمهاي واقعي هستند و اينگونه راه نميروند. استانيسلاوسكي بنيانگذار تئوري مشهوري است كه مرزي بين زندگي و صحنه قائل نيست. از نظر استانيسلاوسكي، عناصري وجود دارند كه براي يك بازيگر بسيار اساسي بوده و كاربرد آنها براي بازيگر الزامي است؛ احساسات واقعي اصل اساسي بازي يك بازيگر، حقيقت احساسات اوست. يك بازيگر بايد آنچه را كه براي شخصيت اتفاق افتاده به طور كامل احساس كند. در درجهي اول او موظف است اين احساس را در تجربيات شخصي خود جستجو كرده و با آن تطبيق دهد و يا سعي كند در تصورات خود به آن عينيت بخشد. بازيگر بايد منطق دروني شخصيت را درك كرده و هر كلمه و عمل شخصيت را براي خود توجيه كند. در صورتي كه تمام شرايط منطقي و موجه باشد، بازيگر ميتواند هر بار يك راه تازه براي تجربهي حسي جديد از شخصيت پيدا كند. تولد متن و كاربرد "اينجا و اكنون" يكي از ويژگيهاي بسيار مهم بازيگري، تجربهي "اينجا و اكنون" است. هر احساس و هر اقدامي بايد روي صحنه متولد شود. تنها با وجود اين واقعيت است كه بازيگر ميتواند به عنوان يك شخصيت خاص فرصت انجام يك عمل خاص را بر صحنه داشته باشد. به طوري كه اين عمل، كامل، طبيعي و قابل توجيه باشد. در هر تجربه از "اينجا و اكنون" بازيگر احساس تازگي لازم براي لذت بردن از كار خود را به دست ميآورد. كار هنرپيشه بر كيفيت هنر خود به منظور ارائهي يك نقش زنده و هيجانانگيز به مخاطب، بازيگر بايد قدرت تخيل خود را توسعه بخشيده و همچنين حافظهي خود را تقويت كند تا بتواند احساسي را كه يك بار تجربه كرده، به ياد سپرده و دوباره با آن مواجه شود. يكي ديگر از جنبههاي مهم يك بازيگر، توانايي كنترل توجه خود است. بازيگر بايد از يك سو مخاطب خود را در نظر داشته باشد و از سوي ديگر به بازيگر مقابل خود و اتفاقاتي كه در صحنه رخ ميدهد توجه كند. علاوه بر اين، مسايل فني و ابزار صحنه نيز وجود دارند كه بازيگر بايد از طريق كنترل آگاهانهي اعمال خود، به آنها نيز توجه كافي داشته باشد. استانيسلاوسكي معتقد است كه هر حركت بازيگر در صحنه و هر كلمهاي كه بيان ميكند بايد نتيجهي زندگي واقعي او در تخيلش باشد. جنبهي مهم ديگر كيفيت كار هنرپيشه، بدن اوست. بازيگر در مرحلهي اول بايد نقوص كلي و جزيي بدن خود را برطرف كرده و سپس به توسعهي تواناييهاي فيزيكي خود بپردازد و از بيان فيزيكي خود بهره جويد. همكاري با پارتنر خلاقيت در تئاتر اغلب در گرو ارتباط با ساير بازيگران گروه است. كار با همكاران، يك جنبهي بسيار مهم از حرفهي بازيگري است. بازيگران بايد با اعتماد به هم و كمك به يكديگر، در تبادل احساسات و پيشبرد مجموعه نهايت تلاش و همكاري خود را داشته باشند. با تمام مطالبي كه بيان شد، استانيسلاوسكي در پي سيستمي جهاني بود كه روي تمامي بازيگران دنيا كار كند. از طرفي شايد اين خواسته او قدري غيرممكن به نظر برسد، چرا كه او همواره تاكيد بسيار زيادي بر روي شخص سازي، مال خود كردن يا منحصربهفرد بودن در پروسه بازيگري داشت. خود او در جايي قوياً ميگويد: روش خود را ابداع كنيد، وابسته به كار من نباشيد. در پي خلق چيزي باشيد كه براي شما كار كند در عين حال كه در حال شكستن سنتها هستيد. اين شايد بهترين توصيهاي باشد كه يك مدرس بازيگري به شاگردانش كرده است و كاربرد آن تا به امروز نيز نياز لازم يك بازيگر محسوب ميشود. منابع: -"Константин Станиславский" http://www.calend.ru/person/۱۰۲۱/ -"К.С.Станиславский. Работа актера над собой"، ۲۷ سپتامبر ۲۰۰۲ http://lib.ru/CULTURE/STANISLAWSKIJ/akter.txt -"سايه استانيسلاوسكي بر تئاتر قرن بيستم همچنان پررنگ است"، نمايشگر، ۸ خرداد ۱۳۹۱ http://namayeshgar.com/?p=۳۵۷۶ -"تحلیل بازیگری از نگاه کنستانتین استانیسلاوسکی"، ٢۱ دی ۱۳۸٩ http://sttu-theater.persianblog.ir/post/۲۵ -"Система Станиславского" http://ru.wikipedia.org نويسنده: مرضيه موسوي