ايراس: آلکسي نيکلايويچ تالستوي از جمله نويسندگان کلاسيک برجسته روس در ادبيات قرن بيستم روسيه است. گراف پيوتر آندرييويچ تالستوي که ديپلمات و از دولتمردان و هم قطاران پتر اول بود، جد مشترک آلکسي تالستوي و لف نيکلايويچ تالستوي، نويسنده نام آشنا و جاودانه ادب روس در جهان و خالق «جنگ و صلح» است. وي از آن دسته نويسندگاني است که آثارش به لحاظ موضوعي و نيز سبک و ژانر ادبي تنوع زيادي دارد. او با سرودن اشعار ليريک گام به عرصه ادبيات نهاد و سپس به نگارش نمايشنامه و رمان و داستانهاي کوتاه و بلند و قصه و افسانه و حتي مقالات سياسي و اجتماعي روي آورد. در سالهاي جنگ جهاني اول به عنوان خبرنگار جنگي فعاليت داشت و مشاهداتش از آن روزها را در آثار بعدي خود از جمله «گذر از رنجها» به زيبايي به تصوير کشيده است. او که دل خوشي از انقلاب اکتبر نداشت در ۱۹۱۸ مهاجرت کرد و به پاريس رفت اما در ۱۹۲۳ دوباره به ميهن خويش بازگشت. پووست «کودکي نيکيتا» که در واقع سرگذشت نويسنده است در دوران مهاجرت به نگارش درآمده است. مهمترين آثار او که همچنان مورد توجه منتقدان و خوانندگان قرار دارد سه گانه حماسي «گذر از رنجها» و رمان تاريخي بينظيرش با نام «پتر اول» است. ماکسيم گورکي، نويسنده برجسته اوايل قرن بيستم، او را نويسندهاي توانا و قدرتمند، و نيز «قدرت جديد ادبيات روسيه» ميناميد. بسياري رمان تاريخي او درباره پتر اول و ترلوژي «گذر از رنجها» را رمز جاودانگي و مانايي او ميدانند. از آثار آلکسي تالستوي که به زبان فارسي ترجمه شدهاند مي توان به «سرگشتگي جانگداز»، «پطر کبير»، «کودکي نيکيتا»، «آئليتا»، «کشف مخوف گارين» و غيره اشاره کرد، اما بايد اذعان داشت که خوانندگان ايراني بيش از همه وي را با سه گانه حماسي و تاريخي «گذر از رنجها» ميشناسند که نگارش آن از ۱۹۱۹ تا ۱۹۴۱ به طول انجاميده است و به کاوشهاي دروني روشنفکري روسيه در دوران قبل و بعد از انقلاب اکتبر ميپردازد و وقايع سال هاي ۱۹۱۴ تا پايان ۱۹۲۰ را در برميگيرد. فيلمي سه قسمتي نيز در زمان شوروي بر اساس رمان سه جلدي آلکسي تالستوي به ترتيب خلق آنها در سال هاي ۱۹۵۷، ۱۹۵۸ و ۱۹۵۹ به کارگرداني گريگوري راشال و به همت استوديوي فيلمسازي «موس فيلم» ساخته شدهاست. بايد خاطرنشان کرد که اين اثر يکي از معدود رمانهايي است که در آن وقايع وحشتناک انقلاب و جنگ داخلي همان گونه که بودهاست شرح داده شده و رماني است يادآور آثار بزرگ ادبيات روس مانند «جنگ و صلح» لف تالستوي، «دن آرام» شولوخف و يا «ارتش سفيد» از بولگاکف. در اين تريلوژي که نمونهاي از ادبيات سوسياليستي آن سالهاست همچنين ميتوان رشد و گسترش توانايي نويسنده را در امر نگارش و بازتاب افکار و انديشههايش به روشني شاهد بود. در ادامه مروري کوتاه خواهيم داشت بر اين اثر و انديشههاي قابل توجه نويسنده که خود از نزديک انقلاب اکتبر را لمس کرده و با جان ملت روس همراه بوده است.(سويتلانا پنكينا در نقش كاتيا) گذر از رنجها در حقيقت نواي ناله نويسندهاي است که خود از رنجها و مصيبتهاي زيادي در طول سالهاي بحران و خونريزي و برادرکشي در انقلاب اکتبر و جنگهاي داخلي روسيه گذر کرده و تحولي عميق و سريع را با گوشت و پوست خويش احساس نموده است. اين سه گانه شامل سه رمان به نامهاي «دو خواهر»، «سال هجده» و «صبح تيره» است. کتاب اول در فاصله سالهاي ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۱ نوشته شده و در پيشگفتار چاپ اول آن در برلين تالستوي اينچنين مي نويسد: «اين رمان اولين کتاب از سه گانه «گذر از رنجها»ست که ده سال تراژيک و فاجعه بار از تاريخ روسيه را روايت ميکند و در سومين روز فوريه زماني که امپراتوري روسيه فرو ميريزد و کشور، خود را گرسنه و فقير و آزاد مييابد، داستان به پايان ميرسد». در ۱۹۲۲ آلکسي تالستوي تصميم ميگيرد تا به شوروي، کشور تازه تاسيس شوراها باز گردد، چرا که او بدون وطن توان زيستن نداشت. او باز ميگردد و با تغييرات و تحولات عميق زيادي روبرو ميگردد که حتي تصورات تاريخي و روشنفکرانه او و ديگران را نيز تحت تاثير قرار داده است و گويي با جامعهاي بيگانه از او برخورد ميکند. در ۱۹۲۸ به فکر نگارش دومين کتاب با نام «سال هجده» ميافتد که در آن شرح حوادث تاريخي و تصويري که از آنها ارائه ميشود به شدت دگرگون شدهاست. در اين کتاب هم مانند کتاب اول، اين سرزمين روسيه، اين «ميهن از دست رفته و بازيافته» (بنا به سخنان نويسنده) در مرکز توجه قرار دارد و همه جريانات و قهرمانان حول آن موجوديت مييابند. بيهوده نيست که جلد نخست («دو خواهر») با بيتي از داستاني درباره هنگ ايگور: «اي سرزمين روس...» آغاز ميشود. در کنار حوادث تاريخي که پيوسته شور برداشته و در نهايت به انقلاب منتهي ميگردد، نويسنده زندگي شخصي قهرمانان را به گونهاي ملموس و باورمند انعکاس ميدهد. حوادث و سرنوشت قهرمانان در دو شهر پتربورگ و مسکو پي گرفته ميشود. زندگي دو خواهر با نامهاي داشا (داريا) و کاتيا (يکاترينا) بولاوينا، همچنين قهرمانان مرد مهندس تلگين و افسر روشين نيز در اين بين، گره خورده با زندگي اين دو خواهر و حوادث پيش از انقلاب در رمان آمده است. اما آنچه که جالب توجه مينمايد، خلاقيت تالستوي وار نويسنده (مقصود برداشت از لف تالستوي) در رمان است. آنچه قهرمانان را به خود مشغول داشته وراي انقلاب و حوادث آن است، امري دروني است، تحول روحي، تحولي به سوي پاک زيستن و عاشق بودن، عاشق ميهن و سرزمين خويش، عاشق کساني که آنها را دوست ميدارند، و در نهايت عاشق خوشبختي بودن، چرا که اين حق همه انسانهاست تا خوشبخت باشند. ظرافت و لطافت قهرمانان زن و بيان احساسات آنها در اين اثر بياختيار زنان عاشق پيشه تورگينف را به ياد ميآورد. کاتيا و داشا، زنان زيبا و باشکوه روسي در همه حال به دنبال آن هستند تا زندگي و هر آنچه را که بدان مربوط است، از جمله عشق را به معناي واقعي کلمه تجربه کنند. در آخرين صفحه از کتاب نخست، روشين که سخت دلباخته کاتيا گرديده است، دست او را گرفته و ميگويد: «سالها خواهند گذشت، آتش جنگها خاموش خواهد شد، انقلابها آرام خواهند گرفت اما آنچه از پژمردگي مصون خواهد ماند فقط قلب شماست، قلب آرام و مهربان و سرشار از عطوفت شما...» و ناگفته پيداست که نويسنده به دنبال بيان چيست. در کتاب دوم از اين تريلوژي گويي با تالستوي ديگري روبروييم. صحنهها و تصاويري که از جنگ ارائه ميشوند عمق بيشتري يافته و شاهد فروپاشي استبداد و به عبارتي پايان زندگي کهن هستيم. در جايي از رمان افسر روشين فرياد ميزند: «چطور نميخواهيد بفهميد که ديگر روسيهاي در کار نيست، اينجا فقط مکاني است که زماني ميهن ما در آن قرار داشته است». از آن طرف تلگين خطاب به او مي گويد: «روسيه از دست رفته است؟! ميبيني يک محله از ما باقي خواهد ماند و از همان جا روسيه کبير سربر خواهد آورد». در تک تک جملات قهرمانان و در هر سطر از کتاب حس نگراني و تشويش نويسنده نسبت به آينده ميهنش به خواننده منتقل ميشود. اين انديشه که عاقبت چه خواهد شد؟ موضوع اصلي باز هم حوادث انقلاب است که مانند کتاب اول زندگي شخصي قهرمانان در خلال حوادث پرشتاب ۱۹۱۸ توصيف ميشود و نويسنده به زيبايي سرنوشت گره خورده آنها با سرنوشت ميهن و ملت را شرح ميدهد. تلگين و به دنبال آن داشا که او را بسيار باور دارد به بلشويکها ميپيوندند و نجات ميهن را در بنيان نهادن حکومت شوروي ميدانند و کاتيا خواهر بزرگتر نيز به انقلاب و حکومت جديدي که قرار است روي کار بيايد ايمان دارد و در اين بين روشين است که به ارتش سفيد مي پيوندد و در صدد مخالفت برمي آيد. اما زماني که پي مي برد آينده روسيه در جان ملت نهفته است از ارتش سفيد جدا شده و زندگي جديدي را از سر ميگيرد. کتاب سوم از سه گانه «گذر از رنجها» باز هم متفاوت تر شده و بيشتر جملات حالتي شعارگونه به خود ميگيرند و آينده کمونيستي روسيه رخ مينمايد. نويسنده نگارش اين کتاب را در ۱۹۳۹ آغاز کرد و درست در اولين روز آغاز جنگ کبير ميهني در ۱۹۴۱ آن را به پايان برد. اما به دليل بازنگريهاي نويسنده در ۱۹۴۳ به چاپ رسيد و در ماه مارس همان سال به دريافت جايزه ملي نائل آمد. در جلد سوم فراز و نشيبهايي که روشنفکران روس طي آن دوران براي پذيرش حکومت شوروي از سر گذراندهاند به تصوير کشيده شدهاست. در نهايت ميبينيم که حکومت شوروي از سوي قهرمانان (و بي شک نويسنده اثر) برگزيده ميشود اما اين انتخاب مستلزم گذر از رنجهاي بسيار براي ايشان بوده است. از آن جا که حس وطن پرستي در آستانه جنگ جهاني اول و شايد بتوان گفت در زمان اين جنگ در ميان اهالي روشنفکر رو به افول بوده است، و سپس با ظهور مقدمات جنگ جهاني دوم حس ميهن دوستي روز به روز گسترش يافته و در عمق جامعه رخنه کرده و چونان درختي ريشه ميدواند، تالستوي هم در صدد برآمده است تا اين روند را از ميان حوادث و زمانه پرآشوب تاريخ روسيه در زمان انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ و سالهاي بعد از آن بنماياند. و ناگفته پيداست که دست يافتن به حس عميق و خلل ناپذير عشق به ميهن جز با تحمل سختيها و مبارزه و تلاش و گذر از رنجها ميسر نيست. نويسنده ميکوشد در قالب سخنان قهرمانان خويش به اين نکته اشاره نمايد که براي رسيدن به نهايت خوشبختي بايد به ميهن خويش عشق ورزيد و به آينده آن ايمان داشت. نويسنده و قهرمانانش بر اين باورند که آنها خود جهاني مملو از نيکي را خواهند ساخت. آن چنان که در انتهاي رمان هر يک از قهرمانان به طريقي به اين مهم دست مييابند. در پايان اين رمان مردي ناشناس ميگويد: «راه هر گونه بازگشتي بسته شدهاست! ما در پناه سنگرها، به خاطر حق خودمان و به خاطر حق ساير ملل جهان دست به جنگ يازيدهايم تا يک بار براي هميشه به استثمار انسان به دست انسان ديگر خاتمه دهيم». باشد که روزي اين آرزو تحقق يابد و ديگر خاکي به خوني رنگين نگردد! منابع: تالستوي آلکسي، گذر از رنجها (در سه مجلد)، ترجمه سروژ استپانيان، نشر توس، چاپ سوم، ۱۳۸۹. کراسوفسکي و.ي، ليدينيوف آ.و.، ادبيات (راهنماي دانشجويان ادبيات روس)، به همت انجمن ادبي «اسلووا»، مسکو، نشر آکت، ۱۹۹۸. روگوور ي.س.، ادبيات روسي قرن بيستم، مسکو-سن پتربورگ، نشر ساگا فروما، ۲۰۰۸. ادبيات روسي قرن بيستم، به سرپرستي ژوراوليوف و.پ.، مسکو، نشر پراسويشنيه، ۲۰۰۴. قهرمانان اصلي در تريلوژي «گذر از رنجها»: http://www.uznaem-kak.ru/glavnye-geroi-v-trilogii-xozhdenie-po-mukam/ تاريخچه نگارش رمان «گذر از رنجها» اثر آلکسي تالستوي http://www.litrasoch.ru/istoriya-napisaniya-romana-xozhdenie-po-mukam-tolstogo/۲/ نويسنده: خانم دكتر مهناز نوروزي،محقق و پژوهشگر ادبيات روس و عضو شوراي فرهنگي ايراس