Quantcast
Channel: موسسه مطالعات ایران اوراسیا - پربيننده ترين عناوين روسيه :: نسخه کامل
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1766

رويكرد روسيه به خاورميانه و كشورهاي اسلامي در دو دهه اخير

$
0
0
در رابطه با چارچوب و عناصر روابط با كشورهاي اسلامي بايد گفت روس‌ها هم با غرب و هم با جهان‌اسلام مشكل دارند. روسيه از همان آغاز شكل‌گيري از يك طرف با غرب و از طرف ديگر با اسلام درگير بوده‌است و در محيط بيروني خودش با اين دو مسئله مواجه بوده است. اتفاقاتي كه در سوريه افتاد و مواضعي كه روسيه در مقابل سوريه اتخاذ كرد بسياري از تحليل‌گران را به اين جهت سوق داد كه آيا اين مواضع روسيه در چارچوب سياست خاورميانه‌اي روسيه است يعني چيزي به عنوان سياست خاورميانه‌اي روسيه داريم يا اينكه مواضع روسيه در چارچوب چالش‌هاي است كه روسيه با غرب دارد. حال دو سوال پيش مي‌آيد؟ ابتدا بايد پرسيد آيا روسيه داراي سياست كلان خاورميانه‌اي است يا خير؟ اگر بپذيريم روسيه داراي سياست خاورميانه‌اي است آنگاه بايد عناصرش را بگوييم كه در اين صورت بايد تمام عناصر و جزئيات مواضع روسيه در خاورميانه را بررسي كنيم. پاسخ شخصي من به اين موضوع اين است كه خير روسيه چيزي به عنوان سياست خاورميانه‌اي ندارد سياست خاورميانه‌اي يعني كليت كشورهاي اسلامي. روسيه در خاورميانه هم منافع و هم هدف دارد و روابط هم با كشورهاي اين منطقه دارد اما اين به معني سياست خاورميانه‌اي نيست. مسكو اينها را در كنار هم قرار نمي‌دهد و كليتي براي سياست‌هايش در خاورميانه قائل نيست آينده‌اي متفاوت به تنهايي براي خاورميانه قائل نيست كه بخواهد خاورميانه را به آن جهت سوق دهد دليلش هم اين است كه منافعي كه روسيه در خاورميانه دنبال مي‌كند الزاما نياز به نفوذ ندارد و بيشتر منافع اقتصادي است كه با چارچوب اقتصادي قابل دسترسي است و نياز به سياست ندارد. به همين دليل كمتر شاهد يك نوع سياست خاورميانه‌اي براي روسيه هستيم. علاوه براين روس‌ها در اين منطقه با يك‌سري تهديدها نيز مواجه‌اند كه اين هم يكي از دلايلي است كه اجازه نمي‌دهد آنها خيلي با دست باز در مورد خاورميانه عمل كنند يا اينكه تفكر مشخصي را دنبال كنند. پرسش ديگري كه در اينجا به ذهن مي‌رسد اين است كه ايا روسيه در منطقه خاورميانه به دنبال رقابت استراتژيك با آمريكا است و سياست‌ خاورميانه‌اي تابعي از سياست روسي در قبال غرب است؟ در پاسخ به اين پرسش بايد گفت خير اين‌طور نيست. روسيه از نوع روابطش در چالش با غرب استفاده نمي‌‌كند و اين دو سياست متفاوت از يكديگر هستند. آنها در خيلي از حوزه‌ها بعد از جنگ سرد با آمريكا رقابت استراتژيك داشته‌اند. از طرف ديگر آمريكا مهمترين چالش‌هايش در اين سه دهه اخير در جهان اسلام و خاورميانه بوده است و از اين طرف مي‌بينيم روسيه با بعضي كشورهاي اسلامي يكسري ارتباط‌هاي مقطعي داشته است ( ليبي، عراق، سوريه ايران) ولي ما هيچ ‌زماني شاهد نبوديم روسيه از توانمندي‌ها و ابزارهايش در كشورهاي اسلامي در دهه‌هاي اخير براي چالش كشيدن امريكا استفاده كند. در حال حاضر در مورد سوريه هم به همين شكل است روس‌ها چاره‌اي جز اين ندارند كه از اسد حمايت كنند و مي‌خواهند آخرين سنگرهاي كه در خاورميانه دارند را حفظ كنند. دليل ديگر اينكه چرا روسيه از امكانات و نفوذش براي اينكه با غرب وارد چالش شود استفاده نكرده اين است كه روسيه نيازي به اين كار نداشته و منافع روسيه به چالش كشيدن غرب نبوده است. تعاملاتي كه روسها با غرب دارند و نيازي كه به آن دارد خيلي بيشتر از بهره‌اي است كه روس‌ها از خاورميانه مي‌برند. و حتي شرايط منطقه هم اجازه مانور زيادي به روس‌ها نمي‌داده كه بخواهد از آن به عنوان ابزار نفوذ استفاده كنند. روسها تصورشان اين است كه اگر خيلي بخواهند از ابزارهاي اسلامي در مقابل غرب استفاده كنند نسبت به مسلمانان اعتماد ندارند و به اين موضوع كه مسلمانان شريك خوبي براي روسيه هسند خوشبين نيستند. مولفه‌هاي شكل دهنده و تاثيرگذار بر روابط روسيه با كشورهاي اسلامي مولفه‌هاي تاريخي و فرهنگي به لحاظ تاريخي نگاه روس‌ها به جهان اسلام يك نگاه تهديد محور بوده است. از همان ابتدا كه روسيه در قرن ۱۶ شكل گرفت با هجوم مغول‌ها مواجه بود آنها بين مغول‌ها و مسلمانان نوعي يگانگي برقرار مي‌كردند. به عبارتي روس‌ها مغول‌ها را مسلمان مي‌پنداشتند و يك نوع احساس تهديد و نفرت به آنها داشتند. نگاه مسلمانان به روس‌ها: در كشورهاي اسلامي نگاه خوبي نسبت به روسيه ندارند حتي در زمان شوروي كه اين كشور به دليل ايدئولوژي ماركسيستي از ابزارهاي نفوذ زيادي برخوردار بود اين ابزارهايش در اين كشورها كارگر نبود و روس‌ها هيچ زماني توليدكننده هيچ گفتماني در كشورهاي اسلامي نبوده‌اند. نقش سياست‌هاي داخلي روسيه نسبت به مسلمان: روسيه ۲۰ ميليون مسلمان دارد و در آينده بيشتر هم خواهند شد و نقش جدي‌تري خواهند داشت. همچنين بخش عمده‌اي از جمهوري‌هاي جدايي‌طلب روسيه مسلمان هستند لذا نوع روابط روسيه با كشورهاي اسلامي روي اين روابط تاثير گذار است. مولفه‌هاي سياسي چهار نوع نگاه در رابطه با مولفه‌هاي سياسي وجود دارد. نگاه روسيه در ابتدا به كشورهاي اسلامي نگاه بحران است و در اين بحران‌ها مسئله فلسطين - اسرائيل مهمترين مسله است كه روسها با ان مواجه‌اند. در روسيه به مسئله فلسطين ،به عنوان مهمترين مسله مسلمانان، يك نگاه ارزشي و هنجاري وجود ندارد و براي روسيه تنها چيزي كه در اين رابطه مهم است مسئله صلح است. زيرا تنها صلح است كه مي‌تواند منافع روسيه را تضمين كند. نوع روابط روسيه با اسرائيل گسترده و عميق است و به لحاظ تكنولوژيك اسرائيل دريچه دستيابي روسيه به تكنولوژي در حوزه نظامي است از طرف ديگر نوع روابطشان با فلسطيني‌ها يك نوع رابطه تاريخي است و خوب است ‌و در كميته چهارجانبه يك عامل تاثيرگذار بوده است. دومين نگاه،يك نوع نگاه تهديدي است يعني روسيه در خاورميانه يك تهديد به نام اسلام گرايي مي‌بينند و حتي بيشتر از غربي‌ها چون اين تهديد مرتبط است با امنيت‌داخلي روسيه و آن را مهمترين منبع و منشا تهديد خود مي‌بينند. حمايت‌هاي كه از اسلامگرايان چچني و جمهوري‌هاي خود مختار شده و نوع رابطه اين‌ها با جريان‌هاي اسلامي نگراني روس‌ها را بر مي‌انگيزاند. سومين نگاه روس‌ها به خاورميانه يك نگاه مشتري مدارانه است. يعني كشورهاي اين منطقه به لحاظ درآمدهاي نفتي ثروت‌مند هستند و مي‌توانند به صورت بالقوه يك مشتري براي روسيه باشند هر چند روس‌ها در اين سال‌ها در اين زمينه خيلي موفق نبوده‌اند. در چهارمين نگاه، روسها اين منطقه را به عنوان يك منطقه رقيب مي‌نگرند. يعني كشورهاي خاورميانه علاوه بر اينكه مي‌توانند براي روسيه مشتري باشند نيز مي‌توانند در حوزه انرژي رقيب هم باشند. روسيه با عربستان در بحث قيمت‌گذاري نفت در اوپك چالش دارند و آنها به دنبال بالا بردن قيمت هستند ولي عربستان قيمت نفت را پائين نگاه مي‌دارد. مولفه ديگر در نگاه روسيه به خاورميانه -نگاه روس‌ها به خاورميانه بيشتر دولت‌محورانه است و نگاه‌شان به دولت‌ها است. يعني با دولت‌ها ارتباط برقرار مي‌كنند و خيلي تاثيرگذار بر فرهنگ و مردم نيستند و به همين خاطر روابطشان پايدار نيست و با رفتن يك دولت دچار تغيير مي‌شوند. -براي روسيه در ميان كشورهاي اسلامي يك كشور محوري وجود ندارد و اين كار را براي آنها مشكل مي‌كند و رابطه‌شان پخش و پراكنده مي‌شود. در اين صورت رابطه كم اهمييت مي‌شود و به همين خاطر رابطه مستحكمي وجود ندارد. -همانطور كه گفتم دريچه دستيابي روسيه به برخي تكنولوژي‌ها اسرائيل است. از طرف ديگر نمي‌خواهند با حمايت از اسرائيل وجهه خود را در جهان عرب خراب‌كنند و اين يك عامل ديگر در تنظيم روابط روسيه با كشورهاي عربي است. -دمكراسي‌خواهي و بهار عربي موضوع ديگر است كه روس‌ها با آن مواجه شدند و در رابطه با كشورهاي اسلامي بسيار تاثيرگذاراست و به يك تهديد در اين رابطه تبديل شده است. بنابراين روس‌ها با دو تهديد عمده مواجه هستند يكي بحث اسلام‌گرايي است و ديگري موضوع دمكراسي‌خواهي است كه از غرب مي‌آيد. به لحاظ اقتصادي كشورهاي اسلامي و روسيه حرفي براي گفتن ندارند و روابطشان مستحكم نيست و حجم بالاي به خود اختصاص نداده. دليلش اين است كه روسيه و كشورهاي اسلامي چيزي براي مبادله ندارند و هر دو صاحب انرژي هستند. در رابطه با موضوع نگاه به آينده بايد گفت روس‌ها وقتي كشورهاي اسلامي را تحليل مي‌كنند در آينده آنها را خيلي تاثيرگذار مي‌دانند و معتقدند در آينده نظم‌بين‌المللي كشورهاي اسلامي نقش عمده‌اي دارند. به همين دليل سعي مي‌كنند نوع رابطه خود را از اين منظر گسترش دهند مثلا عضويت ناظر روسيه در سازمان كنفرانس اسلامي از اين منظر قابل بررسي است. دو كشور در ميان كشورهاي اسلامي نقش مهمي براي روسيه دارند. ابتدا تركيه به خاطر رشد و توانمندي اقتصادي كه دارد. و ديگري افغانستان است كه مهمترين توليد‌كننده موادمخدر است و همچنين مهمترين منبع تهديد اسلام‌گرايي است و تسري بحران را دارد. بطور كلي تنها موردي كه مي‌توان گفت روسيه در آن سياست مشخصي نسبت به خاورميانه اتخاذ كرده، بحث منع گسترش سلاح‌هاي كشتار جمعي است كه مسكو در همان ابتدا در مورد تشكيل منطقه خاورميانه عاري از سلاح‌هاي كشتار جمعي تاكيد داشت. در اين زمينه تلاش‌هاي بسياري شده و كنفرانس‌هاي متعددي برگزار كردند و بدنبال خاورميانه عاري از سلاح‌هاي جمعي هستند.

Viewing all articles
Browse latest Browse all 1766

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>