Quantcast
Channel: موسسه مطالعات ایران اوراسیا - پربيننده ترين عناوين روسيه :: نسخه کامل
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1766

بلوک شاعری ایستاده بر آستانه قرن

$
0
0
ايراس؛ "الکساندر الکساندرویچ بلوک"* (۱۸۸۰-۱۹۲۱) در خانواده‌ای دانشگاهی به دنیا آمد. پدرش حقوقدان و استاد دانشگاه بود، اما ازدواج والدینش دوامی نداشت و همزمان با تولد وی، به متارکه انجامید و این جدایی چندی بعد جنبۀ قانونی به خود گرفت. "بکتوف" پدربزرگ مادری‌اش، گیاه‌شناس و رئیس دانشگاه سن‌پتربورگ بود. بلوک در سال ۱۹۰۳ با "لوبف مندلیووا" دختر شیمیدان مشهور و مخترع جدول تناوبی عناصر ازدواج کرد. زناشویی آن‌ها با سعادت همراه نبود، اما همسرش الهام بخش بسیاری از اشعار او شد. پس از چاپ نخستین اشعارش با نمادگران مسکو، "بِلی"، "بریوسوف" و "بالمونت" آشنا شد. اولین مجموعه اشعارش به نام «شعرهایی برای یک بانوی زیبا» (۱۹۰۴)، سخت تحت تأثیر "سالاویوف" بود و از موفقیتی نسبی برخوردار گردید. بعدها آثار دیگری مانند «شادی ناخواسته»، «دکه نمایش» را نوشت. دورانی که بلوک در آن می‌زیست، دورانی متلاطم و توفانی بود که شاید هیچ یک از دوران‌های روسیه به پای آن نرسد. بلوک نیز در اشعار خود، نماینده این دوران است و روایتگر آشوب‌ها و ظلمت قرن خود. "آنا آخماتووا" شاعر محبوب روسیه درباره بلوک چنین می‌نویسد: "او چون یادمانی بر آستانه این قرن ایستاده است." او در اشعارش به دریافتی رازگونه و عرفانی از شرایط تاریخی زمانه‌اش و آنچه بر سرزمینش گذشت، دست یافته بود: چه بسیار می‌گرییم - شما و من -بر زندگی رقت بار خود! وای اگر دوستان شما می‌دانستید سردی و ظلمت روزهایی را که در پیش است! ... فریب و دروغ را پایانی نیست و مرگ دور است. این دنیای هراس آور بازهم تاریک‌تر خواهد شد و چرخش سیارات جنون آمیزتر خواهد شد، بازهم قرن‌ها، قرن‌ها! ... پس به زندگی خویش خرسند باش، آرام‌تر از آب و افتاده‌تر از علف! آه، کودکان، اگر می‌دانستید سردی و ظلمت روزهایی را که در پیش است! (از شعر «صدایی از همسرایان») کیفیت اشعار بلوک چنان است که شاید به طور دقیق نتوان آن را در مکتب خاصی گنجاند، اما منتقدین شناخت شعر او را جز در مکتب سمبولیسم میسر نمی‌دانند. شعر او چند وجهی و سراسر ذهنی است. وی معتقد بود که بین بینش شخصی و جهانی نباید اختلاف و شکافی وجود داشته باشد: آه دیوانه وار خواهان زیستنم تا جاودانه کنم همه آنچه را که هست تا انسانی کنم همه آنچه را که غیر بشری است تا تحقق بخشم آرزوهای محقق نشده را (از شعر «بره‌ها» ۱۹۱۴) بلوک را بزرگ‌ترین شاعر سمبولیسم روسیه قلمداد کرده‌اند، شاید از آن جهت که اشعارش سرشار از رموز عرفانی و رازگونه است. نوعی شک و بدبینی در آثارش به چشم می‌خورد. گاه در اشعارش واقعیت و رویا چنان به هم پیوند می‌خورد که جدا کردن آن‌ها از یکدیگر مشکل می‌نماید. بلوک کمتر به ویرایش و اصلاح اشعارش می‌پرداخت و معمولاً آن‌ها را به همان صورت نخستین که به ذهنش می‌رسید، چاپ می‌کرد، مثلاً شعر «دوازده» را در دو روز سرود و آن را بدون تغییر به طبع رسانید. اشعار او را می‌توان به سه دوره تقسیم کرد، که این تقسیم بندی بر اساس کلیات آثار اوست که در سال ۱۹۱۶ منتشر شد: دوره اول: اشعار ۱۸۹۸ تا ۱۹۰۴ – در این دوره پرسوناژ شعر، جوانی است عاشق پیشه و شیفته، زمینی اما فرشته خو و متفکر؛ دوره دوم: ۱۹۰۴ تا ۱۹۰۸- پرسوناژ شعر جوانی است خیالباف، بی هدف و منزوی؛ دوره سوم: ۱۹۰۷ تا ۱۹۱۶- در این دوره، قهرمان دوره‌های قبل به «جوانی سالخورده» مبدل شده است. مانند اشعار «همزاد»، «ترانه جهنم»، «رقص مردگان» و «کشور من». بلوک وطن را گاه زن، گاه مادر، گاه مریم مقدس و گاه معشوقه خطاب می‌کند. برای مثال در شعر «کشور من» روسیه زنی زیباست که بر جبینش چین اندوه افتاده است. شعر دوازده شعر دوازده از معروف‌ترین اشعار بلوک است که در رابطه با انقلاب اکتبر سرود و در ضمن زیباترین و بلندترین شعر وی نیز محسوب می‌شود. در این شعر فضای پتربورگ پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ ترسیم می‌شود. باد در سرمای سردِ شهر، زوزه‌کشان می‌گذرد. فقط یک جوخه دوازده نفره گارد سرخ، از شهر پاسداری می‌کنند. روشنفکری دراز موی با خود زمزمه می‌کند: «روسیه فنا شد!» بورژوایی ترسو یقه‌اش را تا بینی بالا کشیده است. کشیشی می‌گذرد و سعی دارد حضور خود را چندان آشکار نسازد و سگی گرسنه در گوشه خیابان پرسه می‌زند. سورتمه‌ای از راه می‌رسد که "کاتیا" و دوست سربازش در آن نشسته‌اند. "پتیا" یکی از افسران گارد سرخ به یاد می‌آورد که کاتیا پیش از این با او حشر و نشر داشته است، کاتیا را به گلوله می‌بندد و سرباز فرار می‌کند. پتیا افسوس می‌خورد، اما می‌اندیشد با غرق کردن اندوهش در خون بورژواها می‌تواند غصه‌هایش را فراموش کند. قیاس دنیای جدید (پس از انقلاب اکتبر) و کهن (پیش از انقلاب اکتبر) هسته مرکزی شعر را تشکیل می‌دهد. منظومه دو درون مایه زمینی و کیهانی دارد. در این منظومه حوادث ناگوار طبیعی مانند باد و توفان بر دنیا مستولی است. در زمین سیاه و سپید درگیرند و نبرد میان خیر و شر و نیروهای اهریمنی و اهورایی در جریان است. شب سیاه. برف سپید. باد، باد! انسان روی پاهایش نمی‌تواند بایستد. باد، باد- در تمام دنیای پروردگار! (بند اول شعر «دوازده») در انتهای منظومه عیسی مسیح با دوازده تن از یارانش ظاهر می‌شود. عده‌ای از منتقدین معتقدند که حضور مسیح نشان دهنده آن است که انقلاب امری الهی است و به عبارتی بلوك در اين شعر خشونت‌های انقلاب اکتبر را تبرئه می‌کند و عده‌ای حضور مسیح را به معنای مخالفت با انقلاب تلقی می‌کنند: در پیشاپیش با پرچم خونین، و پنهان در پس بوران، و سالم در برابر گلوله، با گام‌های لطیف بر روی برف پشته‌ها با برف پره‌های مرواریدوار، با حلقه سپیدی از رز- پیشاپیش – عیسی مسیح. (بند انتهایی شعر دوازده) بدیهی است که این ترجمه تنها بخش کوچکی از اصل شعر را انتقال می‌دهد، زیرا شعر بلوک تا حد زیادی وابسته به صداها و موسیقی آن است. منتقدین، بلوک را به خاطر این شعر متهم کردند که او مفهوم انقلاب را درک نکرده است. بلوک می‌اندیشد که این خون ریزی‌ها و رنج‌ها، تاوان گناهان گذشته روسیه است و روسیه پس از آن پاک و منزه بیرون خواهد آمد. در شعر دوازده خشونت موج می‌زند. شب ظلمانی، شهر پوشیده از برف، صدای مستمندان و کارگران و بی‌نام و نشان‌ها، مرگ، باد و بوران... گارد سرخ نماینده هیچ چیز مثبتی نیست. لیکن بلوک خود سیاسی بودن شعرش را تکذیب می‌كند و می‌نویسد: "در چند روزی که به سرودن و تکمیل دوازده گذشت، من به گونه‌ای محسوس در اطراف خودم صدایی بلند می‌شنیدم-صدایی مداوم (چه بسا که صدای فروریختن دنیای کهن بود). بنابراین کسانی که ابیاتی سیاسی در شعر دوازده می‌یابند، خواه دوستدار شعر من باشند یا دشمن آن، یا از دیدن هنر ناتوانند یا تا گوش در گل و لای سیاست فرو رفته‌اند، یا سخت گرفتار بدخواهی‌اند. " بلوک در سال ۱۹۲۱ بر اثر بیماری مرموزی (به روایتی بیماری قلبی) درگذشت. در این که بلوک شاعری بزرگ بود، هیچ شکی نیست، اما شعرش گرفتار بدبینی بیمارگونه‌ای بود که اکثر نسل او به آن مبتلا بودند و این چیزی نبود جز رهاورد دوران بحرانی و سخت روسیه در زمانی که او می‌زیست. منابع: ۱-نویسندگان روس/ به سرپرستی خشایار دیهیمی، نشر نی، ۱۳۸۸ ۲-تاریخ ادبیات روسیه (معاصر)، ج ۲، د.س.میرسکی. ترجمه ابراهیم یونسی، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۷۲ ۳-ادبیات روسی، مرضیه یحیی ‌پور، کریمی مطهر، ژیگالووا، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۸۹ نويسنده: زینب صادقی، عضو شورای فرهنگی ایراس؛ *(Александр Александрович Блок)انتهاي متن/

Viewing all articles
Browse latest Browse all 1766

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>